دعوت خداوند
.
.
مرحوم حبیب الله چایچیان (حسان)
.
.
خیز ای بندۀ محروم و گنهکار بیا
یک شب ای خفتۀ غفلت زده هشیاربیا
.
بس شب و روزکه در زیر لحد خواهی خفت
هم غنیمت بشمار این شب و بیدار بیا
.
شب فیض است در توبه و رحمت باز است
خیز ای عبد پشیمان و گنهکار بیا
.
پردۀ شب که بود آیت ستاری من
دور از دیدۀ مردم به شب تار بیا
.
بگشا دست نیازت به عطای دگران
دل به من بسته و بگسسته ز اغیار بیا
.
فرصت از دست مده میگذرد این لحظات
منشین غافل و بی حاصل و بی کار بیا
.
سیل رحمت شود این اشک پشیمانی تو
با دل بی غش و با چشم گهربار بیا
.
کوله بار گنهت ای که بسی سنگین است
تا که بردارمش از دوش تو، بردار بیا
.
این تویی بندۀ شرمنده و آلودۀ من
این منم خالق بخشندۀ ستار بیا
.
بار عام از تو بود رحمت من منتظرت
قدمی نیز تو بردار و در این بار بیا
.
ای که دلدار و پناه تو امام عصر است
پاک دل از پی خشنودی دلدار بیا
.
شب فیض است «#حسان» اشک بیفشان و بگو
دیگر ای پرده نشین حجت دادار بیا
#رمضانیه
#شب_قدر
#خیز_ای_بندۀ_محروم_و_گنهکار_بیا
#چایچیان
#فارسی
نظر دهید