زبدةالاشعار

#ذکر_مصائب_حضرت_زینب (س) 1
.
✍️زبدة الاشعار✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
امام زمان (عج) در مصائب جدش هر روز و شب عزاداری می کند. آن قدر مصائب جدش برایش سنگین است که فرمود: عوض اشک خون گریه می کنم. حضرت می خواهد شدت تاثر و ناراحتیشان را بیان کنند.
.
یکی از علمای بزرگ محضر امام زمان (عج) شرفیاب شد. عرض کرد: آقا جان شنیدیم که شما برای مصائب جدتان خیلی محزون و ناراحت هستید. می خواهم بدانم کدام یک از مصائب جدتان برای شما ناگوارتر از همه مصائب بوده است. آیا مصائب عمویتان حضرت اباالفضل (ع) ؟ فرمودند: اگر عمویم هم بود برای این مصیبت گریه می کرد. آیا برای مصائب عموی دیگرتان حضرت علی اکبر (ع) محزون هستید؟ فرمود: اگر عمویم علی اکبر (ع) هم بود، گریه می کرد و محزون بود. آیا مصائب جد بزرگوارتان امام حسین (ع) هست؟ فرمود: اگر جدم امام حسین (ع) هم بود برای این مصیبت گریه می کرد. عرض کردم: آقا جان کدام مصیبت است؟ دیدم حال آقا منقلب شد، فرمود: مصائب عمه ام زینب کبری (س) است.
.
روز عاشورا شهدای کربلا به شهادت رسیدند و نتیجه رشادت هایشان را دیدند. حضرت زینب (س) خیلی مصیبت دید.
.
زن مگو مرد آفرین روز گار
زن مگو بنت الجلال، اخت الوقار
زن مگو خاک درش نقش جبین
زن مگو دست خدا در آستین
.
حضرت زینب یک عشق و رابطه عجیبی با امام حسین (ع) داشت. حضرت زینب (ع) در کودکی وقتی گریه می کرد به آغوش هر کسی که می دادند آرام نمی شد؛ ولی وقتی به آغوش برادرش امام حسین (ع) می دادند آرام می شد. در زمان جنگ وقتی که شهدا را می آوردند معمولا به حرم حضرت معصومه (س) می آوردند نمازش را می خواندند؛ بعد گلزار شهدا می بردند و دفن می کردند. یک جنازه ای را آورده بودند. خواهرش التماس می کرد، که می خواهم جنازه برادرم را ببینم و باهاش وداع کنم. مسئول دفن شهدا اجازه نمی داد. خواهر شهید، خیلی گریه و ناله می کرد. یکی از مسئولین وساطت کرد که بگذارید ببیند. این مسئول را کنار کشیدند و گفتند: صلاح نیست؛ چون این جنازه سر در بدن ندارد. این خواهر توان دیدن پیکر برادرش را ندارد. امان از دل زینب (س)، زینبی که طاقت نداشت؛ آفتاب به بدن برادرش حسین (ع) بتابد، تاب گریه هایش را نداشت وقتی چشمش به بدن قطعه قطعه بی سر برادر افتاد چنان ناله ای زد که دوست و دشمن به غربت زینب گریه کردند. صدا زد: خدایا این قربانی را از آل محمد قبول فرما. رو کرد به مدینه و گفت: ای جد بزرگوار، برخیز ببین. این بدن قطعه قطعه شده بدن حسین توست. ای جدا برخیز ببین دخترانت را به اسیری می برند. پدرم به قربان آن آقایی که با لب تشنه شهیدش کردند. زینب (س) نگاهی با تعجب به بدن برادرش کرد و صدا زد: ای کشته آیا تو برادر زینبی؟ آیا تو فرزند مادرم فاطمه ای؟
.
.
#زینبیه_متن_روضه
#قتلگاه_متن_روضه #کوچ_کربلا
#زینبیه_متن_روضه
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki

متن پیشنهادی:  چو زلف اکبرت در پیچ و در تابم حسینجان #زینبیه_بابک_اردبیلی

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی