زبدةالاشعار

ذکر_مصیبت_معصوم_دوازدهم 5 #الهادی_متن_روضه

ذکر_مصیبت_معصوم_دوازدهم #الهادی
#سوگنامۀاشتهاردی
.
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
بخش 5️⃣ سفره شراب متوکّل
.
دشمنان به متوکل به دروغ گفتند: در منزل علی بن محمد (امام هادی) علیه السلام نامه ها و اسلحه از ناحیه شیعیانش از اهالی قم موجود است، و او می خواهد بر ضدّ حکومت یام کند.
.
متوکل جماعتی از دژخیمان خود را شبانه به خانه آن حضرت روانه کرد، آنها شبانه سر زده وارد خانه آن حضرت شدند و به جستجو پرداختند دیدند آن حضرت در اطاق در بسته ای، لباس موئین پوشیده و روی ریگ و خاک رو به قبله نشسته و قرآن می خواند.
.
در همان حال به او حمله کردند و او را با همان وضع (سر برهنه و پا برهنه) به حضور متوکل آوردند، و گزارش دادند که ما به جستجوی خانه علی بن محمد (ع) پرداختیم چیزی نیافتیم، دیدیم او رو به قبله نشسته و قرآن می خواند.
.
متوکّل که در کنار سفره شراب نشسته بود و در دستش جام شراب بود، برخاست و با احترام شایانی آن حضرت را در کنار خود نشانید، و جام شراب را به آن حضرت تعارف کرد.
.
امام فرمود: سوگند به خدا هرگز گوشت و خون من با شراب آمیخته نشده و نخواهد شد، مرا معاف بدار.
.
متوکل او را معاف داشت و گفت: اشعاری بخوان (و بزم ما را با اشعار خود شادان گردان).
.
امام فرمود: من در شعر، بهره اندک دارم.
متوکل گفت: حتماً باید اشعاری بخوانی.
امام هادی این اشعار غرور شکن را (که در مورد بی وفائی دنیا است) خواند:
.
باتُوا عَلی قَلَلِ الأَجبالِ تَحْرسُهُمْ
غُلْبُ الرِّجالِ فَلَمْ تَنْفَعُهُمْ الْقُلَلُ
.
وَاسْتُنْزِلُوا بَعْدَ عِزٍ عَنْ مَعاقِلِهِمْ
وَ اُسْکِنُوا حُفْراً یا بِئْسً ما نَزَلوُا
.
ناداهُمُ صارِخٌ مِنْ بَعدِ دَفْنِهِمْ
اَیْنَ الأَساوِرَ و التَیِجانَ وَ الْحُلَلُ
.
اَیْنَ الوُجُوهُ الَّتِی کانَتْ مَنَعَّمَهً
مِنْ دُوِنها تُضْرَبُ الأَستارُ وَ اَلْکُلَلُ
.
فَاَفْصَحَ الْقَبْرُ عَنْهُم حِیَن سائَلَهُمْ
تِلْکَ الْوُجُوهُ عَلَیْها الدَوُدُ یَفْتُتِلُ
.
قَدْ طالَ ما اَکَلُوا دَهْراً وَ قَدْ شَرَبُوا
وَ اَصْبَحُوا الْیَوْمَ بَعْدَ الأَکْلِ قَدْ اُکِلُوا
.
: «گردنکشان زورمند بر قُلّه های کوهها برای سکونت و حراست خود خانه ساختند، ولی آن قله ها به حال آنها سودی نبخشید.
.
و پس از آن همه شکوه از خانه های رفیع خود به پائین سرازیر شدند، و در گودالهای قبر جای گرفتند و براستی در چه جایگاه بدی افتادند!!
.
پس از دفن، منادی به آنها گفت: کجا رفت آن دستبندهای طلائی و آن تاجها و زیورها؟!
.
کجا رفت آن چهره های مرفه که در برابرشان پرده ها و آذین ها آوریخته می شد.
.
قبر در برابر این سوالی که از آنها می شود با زبان گویا چنین پاسخ می دهد : این چهره هائی (که می گویند) هم اکنون محل تاخت و تاز کرمها شده اند.
.
آنها مدت طولانی خوردند و نوشیدند و اکنون خود خوراک خاک و کرمها شده اند».
.
متوکل شدیداً تحت تاثیر قرار گرفت و چنان گریه کرد که ریشش خیس شد ، حاضران نیز گریستند، سپس دستور داد امام هادی (ع) را با احترام به خانه اش بازگردانند.
.
و روایت شده: متوکل آنچنان متغیّر گردید که جام شراب را بر زمین زد ، و آن روز عیش او مبدل به عزا گردید. (1)
ـــــــــــ
(1)مروّج الذهب – تذکره سبط ابن جوزی ص 203 – بحار ج 50 ص 211 الی 213
.
ادامه دارد …
.
.
#الهادی_شهادت
#الهادی_متن_روضه
#متن_روضه
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki

متن پیشنهادی:  ایلیوب امام حسن عسکری اورگین آتاسی ملالی قان #الهادی_جعفری_زنجانی

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی