زبدةالاشعار

ذکر_مصیبت_معصوم_نهم 05 #کاظمیه_متن_روضه

ذکر_مصیبت_معصوم_نهم #کاظمیه
(#سوگنامۀاشتهاردی)
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
بخش 5️⃣ سخن چینی علی بن اسماعیل
.
یحیی بن خالد (وزیر هارون) به یحیی بن ابی مریم گفت: مرا به یکی از افراد آل ابوطالب راهنمائی کن که دلبستگی به دنیا داشته باشد، تا به زندگی مادی او توسعه بدهیم (و در نتیجه او را پلی برای کشتن موسی بن جعفر (ع) قرار دهیم).
.
یحیی بن ابی لیلی گفت: من مردی را به این صفت می شناسم و او علی بن اسماعیل بن امام صادق (ع) است، یحیی بن خالد نزد او فرستاد، او حاضر شد، به او گفت: از عمویت (موسی بن جعفر) و شیعیان او چه خبر؟
.
علی بن اسماعیل گفت: «او پیروانی دارد و اموال بسیاری نزد او می آورند و اخیراً با آن اموال باغی بنام «بُشیره» به سی هزار دینار خریده است…».
.
تا اینکه سالی هارون در حج شرکت کرد، و پس از مراسم حجّ به سوی عراق رهسپار شد، علی بن اسماعیل نیز تصمیم گرفت با کاروان خلیفه به سوی عراق حرکت کند، امام کاظم (ع) برادرزاده اش (علی بن اسماعیل) را خواست و به او گفت: برای چه می خواهی با خلیفه به سوی عراق بروی؟
.
علی بن اسماعیل گفت: مقروض هستم.
امام فرمود: قرض تو به عهده من.
او گفت: می خواهم معاش زندگی خانواده ام را تأمین کنم.
امام گفت: من عهده دار تأمین معاش آنها می شوم.
.
او گفت: نه، من باید مسافرت کنم.
امام کاظم (ع) سیصد دینار و چهار هزار درهم، توسط برادرش محمدبن جعفر برای او فرستاد و پیام داد، اکنون که می روی این پول را به عنوان خرج سفر با خود ببر و فرزندانم را یتیم نکن (اِجْعَلْ هذا فِی جَهازِکَ وَ لا تُؤْتِمْ وُلْدِی). (1)
.
.
در روایت دیگر آمده: امام کاظم (ع) به او فرمود: «سوگند به خدا او برای ریختن خون من، سعایت و سخن چینی می کند و فرزندانم را یتیم می نماید…».
.
سرانجام علی بن اسماعیل نزد یحیی بن خالد (در بغداد) رفت و جریان امام کاظم (ع) را گفت، و یحیی او را نزد هارون برد، او به هارون گفت: «اموال بسیار از مشرق و مغرب نزد موسی بن جعفر می آورند، او چند خانه برای انبار آن اموال دارد، و باغی به سیصد هزار دینار خریده است و نام آن باغ را «یسیره» گذاشته است…».
.
هارون دستور داد دویست هزار درهم به او جایزه دادند تا در بعضی از نواحی بغداد، برای خود خانه بسازد و زندگی خود را رونق دهد.
او در یکی از بلاد شرق بغداد سکونت گزید، تا اینکه روزی به بیت الخلاء رفت و بر اثر ابتلای به بیماری خاصّ، همه روده هایش از او دفع شد و همانجا به زمین افتاد، حاضران هر کار کردند که آن روده ها در جای خود قرار دهند نتوانستند و او به حال مرگ افتاد، اموالش را نزدش آوردند، گفت:
ما اَصْنَعُ بِهِ وَ انَا فِی المَوْتِ.
: «این پولها را چه کنم؟ و به چه درد من می خورد با اینکه در حال جان کندن هستم». (2)
.
1- عیون اخبار الرّضا ج1 ص69.
2- بحار ج48 ص232.
.
.
.
.
ادامه دارد …
.
#متن_روضه
#کاظمیه_شهادت
#کاظمیه_متن_روضه
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki

متن پیشنهادی:  چه جانگداز بود رحلت امام جواد #جوادیه_رسولی_زنجانی

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی