زبدةالاشعار

ساکنم بر در میخانه که میخانه از اوست #مناجات_فؤاد_کرمانی

مناجات

مرحوم فؤاد کرمانی

ساکنم بر در میخانه که میخانه از اوست
می خورم باده که این باده و پیمانه از اوست

گَر به مسجد کشدم زاهد و در دَیر کشیش
چه تفاوت کند این خانه و آن خانه از اوست

خویش و بیگانه اگر زحمت و رحمت دهدم
رحمت خویش از او ، زحمت بیگانه از اوست

متن پیشنهادی:  رسید عید که عقد ملال بگشاید #حسینیه_فضولی

روزگاریست که در گوشۀ ویرانۀ دل
کرده ام جای که این گوشۀ ویرانه از اوست

گر چه پروانه دلی سوخت ز شمعی چه عجب
شمع از او ، محفل از او ، هستی پروانه از اوست

نیَم آدم گر از آن دانۀ گندم نخورم
من از او ، جنّت از او ، خوردن از او ، دانه از اوست

متن پیشنهادی:  سپاه کشور ایران ما سپاه خداست #سپاه #سازگار

سنگ زد عاقل اگر بر دل دیوانۀ ما
سنگ از او ، عاقل از او ، این دل دیوانه از اوست

گر چه جانانه در این شهر بسی هست ولی
اوست جانانۀ من ، کین همه جانانه از اوست

کشتن نفس نه از همّت مردانۀ توست
بس کن عقل که این همّت مردانه از اوست

متن پیشنهادی:  راز بسمل را یقین، از بی پران باید شنید #فاطمیه_مختار_وطن_پرست

گر چه دانم همه افسانه بود قصّۀ عشق
شرح افسانه کنم کاین همه افسانه از اوست

کی شود ذات عدم لایق گفتار «#فؤاد»
ما از اوییم و خود این دفترِ فرزانه ز اوست

#مناجات
#فؤاد_کرمانی
#ساکنم_بر_در_میخانه_که_میخانه_از_اوست
#فارسی

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی