بعثت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
شیخ محمد حسین غروی اصفهانی (کمپانی )
.
صبح سعادت دمید یاد صبوحى به خیر
صومعه بر باد رفت، دور بیفتاد دیر
یار غیور است و نیست، نام و نشانى ز غیر
دم مزنید از مسیح، عذر بخواه از عُزَیر
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ(1)
.
.
.
وادى بطحاى عشق، بارقۀ طور شد(2)
سینۀ سیناى عشق، باز پر از نور شد
با سر و سوداى عشق، باز پر از شور شد
یا که ز صبهاى عشق، عاقله مخمور شد
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
.
کشور توحید را، شاه فلک فرّ رسید
عرصۀ تجرید را، چشمۀ خاور رسید
روضۀ تغرید را، لالۀ احمر رسید(3)
گلشن امید را، نخل شکر بر رسید
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
.
شاهد زیباى عشق، شمع دل افروز شد
طور تجلاى عشق، باز جهانسوز شد
لعل گهرزاى عشق، معرفت آموز شد
در دل داناى عشق، هر چه شد امروز شد
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
.
روز عنایت رسید، مبداء فیض وجود
یا به نهایت رسید، قوس نزول و صعود
یا که به غایت رسید، حد کمال وجود
سرّ ولایت رسید، به منتهای شهود
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
.
قبلۀ اهل یقین، حل بوادى منى(4)
کعبۀ اسلام و دین، یافته اقصى المنى(5)
کیست جز آن نازنین، نغمه سراى أنا(6)
نیست جز آن مه جبین، رونق بزم دنى(7)
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصه گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
.
سکه شاهنشهى، به نام خاتم زدند
رایت فرماندهى، به عرش اعظم زدند
کوس رسول اللهى، در همه عالم زدند(8)
به گوش هر آگهى، ساز دمادم زدند
خواجه عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصه گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
.
معنى ام الکتاب، صورت زیبا گرفت(9)
نسخه فضل الخطاب، منطق گویا گرفت(10)
منطق معجز مآب، عرصۀ دنیا گرفت
جمال عزت نقاب، ز روى والا گرفت
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
.
از حرم لامکان، عقل نخستین رسید
از افق کن فکان، طلعت یاسین رسید
ز بهر لب تشنگان، خضر به بالین رسید
به گمرهان جهان، جام جهان بین رسید
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
.
شاهد غیب مصون، پرده بر انداخته
رابطۀ کاف و نون، کار جهان ساخته(11)
عقل به دشت جنون، ز هیبتش تاخته
زهره همى تا کنون، به نغمه پرداخته
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
ز اوج اختر گذشت، موج محیط کرم
ز سدره برتر گذشت، نخل علوم و حکم
پایۀ منبر گذشت، از سر لوح و قلم
از سر و افسر گذشت، خسرو و ملک عجم
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
تاج سر عقل کل، باج ز کیوان گرفت(12)
ز انبیاء و رسل، بیعت و پیمان گرفت
ز هیبت او مثل، راه بیابان گرفت(13)
بر سر هر شاخ گل، زمزمه دستان گرفت
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
رایت حق شد بلند، سر حقیقت پدید
به طالعى ارجمند، طالع اسعد دمید
دواى هر دردمند، امید هر ناامید
به گوش هر مستمند، صلاى رحمت رسید
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
.
چنان بسیط زمین، دایرۀ ساز شد
که از مقام مکین، روح به پرواز شد
بر دل آن نازنین، به نغمه دمساز شد
«مفتقر» دل غمین، غنچه صفت باز شد(14)
خواجۀ عالم نهاد، تاج رسالت به سر
عرصۀ گیتى گرفت، از قدمش زیب و فرّ
.
(1)زیب و فر: زینت و شکوه.
(2)سرزمین بطحا (ملکه) با میلاد با سعادت آن حضرت مانند کوه طور درخشان و نورانی شد.
(3)با میاد مبارک آن حضرت گویی به باغ و بوستان آفرینش که مملو از صوت خوش الحان بود لاله قرمز که جایش در این بوستان خالی بود، وارد شد.
(4)به وادی منا وارد شده.
(5)به بالاترین آرزوها رسیده.
(6)منظور اینکه حقیقتا اوست که می توانند اناالحق بگوید.
(7)نظر به آیه ثم دنی فتدلی است که نهایت قرب پیامبر را می رساند.
(8)کوس: به معنای کوبیدن است، اما اصطلاحا طبی است که برای خبر دادن امر مهمی به مردم آن را می کوبند.
(9)ام الکتاب: قوانین محکم و ثابت.
(10)فضل الخطاب: کلام و سخنی که حق و باطل را مشخص کرده و از هم جدا نماید.
(11)منظور واسطه فیض مطلق وجود است که با کلمهکن که امر خدای متعال است برای بوجود آمدن موجودات واسطه و شفیع گردیده است.
(12)کیوان: فلک هفتم، به آسمان هفتم نیز اطلاق کرده اند.
(13)با قدم نهادن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به عرصه وجود، رب النوع ها (بنابر قول حکمای قدیم) به کنار زده، شدند و ریاست عالم به آن حضرت رسید.
(14)تخلص مؤلف است.
.
.
.
.
#مبعث #کمپانی #غروی_اصفهانی
#پیامبراسلام
#صبح_سعادت_دمید_یاد_صبوحى_به_خیر
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
نظر دهید