زبدةالاشعار

هنگام بهار و گل ای جان جهان، ساقی #رضویه_شبخیز

مدح حضرت امام رضا علیه السلام
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️

?: @nohe_torki
.
مرحوم شبخیز
.
هنگام بهار و گل ای جان جهان، ساقی
برخیز و پیاپی دِه می از قدَح باقی
منشین به لب آمد جان کو ساغر اشراقی
بر آتشم آبی زن کز دولت مشتاقی
می سوزم و می سازم در عشق چنان ققنوس

.
تا چند خمار از می ، مستم کن و مستم کن
مستم کن و پابند پیمان الستم کن
چون عاشق دریا کِش ، پیمانه پرستم کن
از جام فنا فی الله آسوده ز هستم کن
واصل شوم از رحمت چون قطره به اقیانوس

.
ای ساقی سرمستان برخیز و ز دستم گیر
تا چند خراب اُفتم در میکدۀ تقدیر
بِنشان و بدستم ده اینک قلم تحریر
کز فیض تولایش مستانه کنم تقریر
مدح شرف یثرب اوصاف خدیو طوس

.
شاهی که شهنشاهان در بارگهش بنده
نی نی که غلط گفتم بَل بندۀ شرمنده
در بارگه قدسش جبریل پَر افکنده
بر کهف امان او اصحاب پناهنده
چون اهل رقیم و کهف از ظلمت دقیانوس

.
ای کعبۀ مشتاقان درگاه فلک جاهت
از خیل ملک دربان بر درگه درگاهت
خورشید جهان مسحور از نور رخ ماهت
شاهان همه سرسایند بر خاک قدمگاهت
از قیصر و اسکندر، کیخسرو و کیکاووس

متن پیشنهادی:  خدایا غرق در بحر گناهم #مناجات #غمکش

.
تو هشتمین آئینه از طلعت جانانی
هم قبله گه هفتم، هم کعبۀ عرفانی
شأن و شرف بطحا ، پیرایۀ ایرانی
فخر عربستانی ، سلطان خراسانی
طوس از تو به محرومان شد بارگه محروس

.
ای ماهِ جهان افروز ، آئینۀ ایوانت
خورشید فلک شمع قندیل شبستانت
ارباب خرد مستند، از مشرب عرفانت
چون کودک ابجد خوان شاگرد دبستانت
در فلسفه افلاطون در هندسه بطلیموس

.
از دولت احسانت ای سرور ایزد جاه
آوازه ات افتاده در اَلسِنه و افواه
در پیش تو یکسانند آری چه گدا و شاه
محتاج عطای تست ای شاه فلک درگاه
بهرام و قباد و کی، پرویز و جم و سیروس

.
ای خاک سر کویت رشک فلک الافلاک
افلاک کند حسرت گردد به درت خاشاک
از مقدم تو نازد بر طاق فلک این خاک
ای مِدحت تو بیرون از حوصلۀ ادراک
وی نام دل انگیزت گلواژۀ هر قاموس

متن پیشنهادی:  وصول کمالات دشوار نیست #حسینیه_علومی_تبریزی

.
هر کس به تولّایت شد از دل و جان مایل
طامات نمی بافد از رشتۀ لاطایل
در مکتب این و آن کی عمر کند زایل
اِثنا عشری باشد بر مهدی دین قایل
نی دل نهد بر روم نی سر سپرد با روس

.
طبع من و اوصافت ای شاهد جان هیهات
کی مدح تو می گنجد در دفتر تجلیلات
ذرّات جهان گوید در ذکر تو تسبیحات
تجلیل تو صد انجیل تهلیل تو صد تورات
عیسی به حرم محرم موسی به درت مأنوس

.
من «عاذر» بی جانم تو حضرت عیسائی (1)
در چارۀ دردم کوش ای روح مسیحائی
آخر نوۀ حیدر نوباوۀ زهرائی
درمان همه دردی استاد الاطّبائی
از طبّ تو یک نسخه آموخته جالینوس

.
ای منصب تو یاسین وی شوکت تو طاها
عفوم کن اگر کردم در مِدحت تو لب وا
از قطره سزا نبود وصف شرفِ دریا
جولان مگس حاشا در سیطرۀ عنقا
از زاغ کجا زیبد مدح صفت طاووس
ـــــ
(1) «عاذر»، دوست حضرت عیسی(ع)، به رحمت خداوند پیوست. خواهر او، نزد حضرت عیسی(ع) گریست و از ایشان خواهش کرد که برادرش را زنده کند. چرا که طاقت دوری او را نداشت.
حضرت عیسی(ع) با خواهش های مکرّر خواهر عاذر، از جا برخاست و به سمت قبر او رفت. وقتی به قبر او رسید، سه روز از مُردن او گذشته بود. حضرت مسیح(ع) رو به قبر کرد و فرمود: «ای خداوند هفت آسمان و هفت زمین! تو مرا به بنی اسرائیل فرستاده ای تا ایشان را بر دین تو دعوت کنم و به ایشان خبر دهم که تو به دعای من مرده را زنده می گردانی. پس عاذر را زنده گردان!»

متن پیشنهادی:  ویردی درس شرف عالمه شاه کرم #عباسیه_ماه_پری_زنجانی

تا آخرین کلام از زبان پاک فرزند مریم(س) شنیده شد، قبر شکافت و عاذر که هنوز روغن تدهین و تدفین بر بدنش مانده بود از قبر بیرون آمد. جالب اینجاست که عاذر پس از این بازگشت، تا مدّت ها زنده ماند و صاحب زن و فرزند شد.
منبع: شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، «الإیقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة»، تهران، نوید، چاپ اوّل، 1362، ص 135؛
ـــــ

#رضویه_مدح
#هنگام_بهار_و_گل_ای_جان_جهان_ساقی
#شبخیز
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️

?: @nohe_torki

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی