حر شدم از کبر فرو ریختم #حسینیه_ترانه_هموطن

پرتو خورشید جلی …
..
..
..
ترانه هموطن
..
..
..
حُر شدم از کبر فرو ریختم
قطره ی اشکی شده آویختم
..
بال گشودم به حریم ولا
حلقه به دُور حرم اولیاء
..
تیغ زدم پای غرورم ، ببین
دست کشیدم دگر از هر چه کین
..
روی به محراب حسین آورم
دست به سینه، که غلام دَرَم
..
در دل من عشق، مقدّر شده
سایه ی توحید، مصوّر شده
..
پرتو خورشید جلی… یا حسین
آینه ی وصف علی… یا حسین
..
روز ازل ، عشق نمادِ تو بود
تا که قدم بر گِلِ آدم گشود
..
شمع شدم در غم تو سوختم
خِرمنِ جان در رَهَت اَفروختم
..
«هموطن»! ای کاش که حُر می شدی
مثل صدف، حافظ دُرّ می شدی
..
هر که حسینی شده دَم می زند
شاعر جامانده، قلم می زند
..
..
..
#حسینیه #ترانه_هموطن #حسینیه_مدح #فارسی #زبدةالاشعار