غدیریه
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
عزیز الله زیادی
.
آمد از سوی خدای حیّ سبحان در غدیر
جبرئیل آسمان سیمای قرآن در غدیر
.
صحبت از ایمان و مهر و مهربانی بود و عشق
صحبت از بار امانت بود و انسان در غدیر
.
سنگ بود و سنگ و صحرا، گفتگوی آفتاب
کاروان می رفت در گرمای سوزان در غدیر
.
آخرین حجّ محمّد بود، حجّ آخرین
گشت رازی دیگر از اسرار، عریان در غدیر
.
گفت با احمد امیر عرش و فرش و اِنس و جان
حکم یزدان کریم عشق و عرفان در غدیر
.
گفت باید گفت امروز آنچه از حق مانده است
با زبان کهف و یاسین، آل عمران در غدیر
.
گفت هر بیمی که داری از دل خود دور کن
خلق را آگاه کن از امر یزدان در غدیر
.
سالها رفته است و پنهان مانده این راز بزرگ
پرده بردارید از این مُهر پنهان در غدیر
.
هرکه شوق و شور عشق دلبری در سینه داشت
با محمّد بود شوق شاه مردان در غدیر
.
کاروان را گفت تا از پیش و پس هرجا که بود
گرد آیید ای همه خیل پریشان در غدیر
.
گفت پیغمبر که این گفتار حیّ داور است
گفت باید گفت از طوبای ایمان در غدیر
.
گفت اکنون جبرئیل آورد فرمانی ز حق
پس منم مأمور بر ابلاغ فرمان در غدیر
.
گفت بعد از من به دست مرد ایثار و زکات
می رسد طومار این هستی به سامان در غدیر
.
دست در دست پیمبر مرد محراب و دعا
رفت بر بالای صدها پشته تابان در غدیر
.
امر حق، یعنی که پایانی ندارد حرف عشق
باز یعنی، بر محمّد نیست پایان، در غدیر
.
پس پیمبر بعد حمد کردگار مهربان
از علی فرمود و از اوصاف آن جان در غدیر
.
گفت هرکس را منم مولا، علی مولای اوست
گوش بسپارید هم بر جان و جانان در غدیر
.
گفت باشد اختیار هرکسی با حقّ و من
بعد از من با علی، عالیّ عمران، در غدیر
.
گفت من تکمیل کردم دین خود را با شما
مصطفی با خلق، در دنیای امکان در غدیر
.
بعد از آن فرمود: تا بستند مردم یک به یک
هرکه آنجا بود، با او عهد و پیمان در غدیر
.
از علی گفت و ولایت نیز عمّ مرتضی
بعد از آن در پاسخ گفتار سلمان در غدیر
.
در غدیر خم علی با امر حق شد آشنا
آشنا شد خلق هم با امر رحمان در غدیر
.
کاروان می رفت و مردم گرم گفتار رسول
بود در صد پرده پنهان، خشم طوفان در غدیر
.
.
.
#غدیریه_عزیزاله_زیادی
#آمد_از_سوی_خدای_حی_سبحان_در_غدیر #حیدریه
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
نظر دهید