ورود به کربلا
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️
?: @nohe_torki
.
حاج محمود ژولیده
.
از وطن راهت کجا افتاده آواره حسین
کشتی از دریا جدا افتاده آواره حسین
.
دیدی آخر راست شد دلشوره های خواهرت
راه ما در کربلا افتاده آواره حسین
.
بندِ بارت باز شد بندِ دلِ اطفال ریخت
از شترها خیمه ها افتاده آواره حسین
.
نیزه ها را نخل و اینجا را اَمان پنداشتیم
بر سپاهی چشم ما افتاده آواره حسین
.
دیدی آخر زینبت همراه تو آواره شد
این سخن انگار جا افتاده آواره حسین
.
دخترانت بندِ معجرها اگر محکم کنند
چشمشان بر بی حیا افتاده آواره حسین
.
فاش می ببینیم از حالا که ده روز دگر
دست و پایت زیر پا افتاده آواره حسین
.
گفته های مادرم امروز یادم آمده
بر زمین خون خدا افتاده آواره حسین
.
زانوی یاران رکاب خواهر ، اما بعد چه ؟
ره به نامحرم چرا افتاده آواره حسین
.
گفته بودم هیچگه داغت نبینم یا اَخا
حال بر لب یا اخا افتاده آواره حسین
.
بانوان بر مادرم زهرا توسّل جسته اند
صحبت از روز بلا افتاده آواره حسین
.
دخترت گوید که ای عمّه خدا صبرت دهد
غصّه هایت بر مَلا افتاده آواره حسین
.
شیرخوارت دست گَردان همه اهل حرم
شورِ لالایی بپا افتاده آواره حسین
.
گَرد غربت خوب عرضِ خیرِ مقدم می کند
از سرِ دوشت عبا افتاده آواره حسین
.
مَشکها بر دستِ ساقی خودنمایی می کنند
بر لب ساقی دعا افتاده آواره حسین
.
نازدانه دخترت از قلّۀ دوش عمو
دیده اش بر نیزه ها افتاده آواره حسین
.
با همه غربت که داری ای عزیز فاطمه
بر لبت حمد و ثنا افتاده آواره حسین
.
مهدی ات از کعبه، اِی سالار زینب می رسد
گرچه راه از نینوا افتاده آواره حسین
.
#ورود_کربلا
#از_وطن_راهت_کجا_افتاده_آواره_حسین
#محمود_ژولیده
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
?: @nohe_torki
نظر دهید