زبدةالاشعار

ای که نان و آب دادی باز ناشکرت شدم #مناجات_محمود_ژولیده

مناجات
..
..
حاج محمود ژولیده
..
..
ای که نان و آب دادی، باز ناشکرت شدم
بهترین ارباب دادی باز ناشکرت شدم
..
با وجودی که نبودم دوست خوبت، ولی
اینهمه احباب دادی، باز ناشکرت شدم
..
یک زمان یار شهیدان بودم و بر بازویم
مُهری از اصحاب دادی باز ناشکرت شدم
..
روزۀ ماه مبارک را عطا کردی بمن
ناتوان را تاب دادی، باز ناشکرت شدم
..
تو مرا همسفرۀ خوبانِ عالم کرده ای
دلبرانِ ناب دادی، باز ناشکرت شدم
..
تا بگویم یاحسین، این دیده ابری میشود
یک دل بیتاب دادی، باز ناشکرت شدم
..
بین ظلمت، زهرۀ زهرا بدادم میرسد
تو بمن مهتاب دادی باز ناشکرت شدم
..
غرق در دریای عصیان، ناگهان گفتم حسن
این دُر نایاب دادی، باز ناشکرت شدم
..
نوکر و عبد و عبیدِ درگهِ مولا شدم
اینهمه القاب دادی، باز ناشکرت شدم
..
تشنۀ آب است اربابم، بمن با دست او
جرعه جرعه آب دادی، باز ناشکرت شدم
..
یک سلام افطار دادم بر در باب الحسین
پاسخ از هر باب دادی، باز ناشکرت شدم
..
کربلا میخواستم از تو به بیداری، ولی
دادِ دل در خواب دادی، باز ناشکرت شدم
..
نام من را ثبت کردی در میان زائران
رخصت سرداب دادی، باز ناشکرت شدم
..
عبد زهرای سه ساله هستم و شکرت کنم
کاش با یاد رقیه تا سحر ذکرت کنم
..
#مناجات
#رمضانیه
#ای_که_نان_و_آب_دادی_باز_ناشکرت_شدم
#محمود_ژولیده
#فارسی

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی