زبدةالاشعار

باز بر جان، عشقم آتش برفروخت

ذوالجناح
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️

?: @nohe_torki
.
مرحوم ترکی شیرازی
.
باز بر جان، عشقم آتش برفروخت
خانۀ عقل مرا یکسر بسوخت
.
شد دلیل راه من، عشق از وفا
بُرد دل را تا به دشت کربلا
.
یادم آمد آن زمان کز صدر زین
شاه دین افتاد بر روی زمین
.
ساعتی آن تشنه‌لب، بی‌هوش بود
از شراب عشق حق، مدهوش بود
.
ذوالجناح، آن مرکب خاص حسین
بود بر بالین شه در شور و شین
.
یال و کاکل را، ز خونش کرد رنگ
کرد بر بالین او، قدری درنگ
.
پس به امر آن امام ره‌نما
شد شتابان رو به سوی خیمه‌ها
.
آن سمند با‌وفای نا‌امید
می‌دوید و شیهه از دل می‌کشید
.
از صدای شیهۀ آن خسته‌دم
پیشوازش آمدند اهل حرم
.
مرکبی دیدند، زینش واژگون
یال او از خون راکب، غرق خون
.
ذوالجناح اندر میان، مانند شمع
دور او، پروانه‌‌سان گشتند جمع
.
هر یکی از اسب با اشک دو عین
پرسشی می‌کرد از حال حسین
.
آن یکی می‌گفت: چون شد صاحبت؟
ای نکو‌مرکب! کجا شد راکبت؟
.
دیگری می‌گفت: ای فرخنده‌یال!
بود در میدان، حسینم در چه حال؟
.
پس سکینه با دو چشم پُر ز آب
کرد با آن اسب بی‌صاحب خطاب:
.
ذوالجناحا! باب غم‌خوارم چه شد؟
آن ضیاء چشم خون‌بارم چه شد؟
.
ذوالجناحا! کو شه مهر افسرم؟
از چه ناوردی تو او را در برم؟
.
ذوالجناحا! واژگون، زینت چراست؟
صاحب با عزّ و تمکینت کجاست؟
.
ذوالجناحا! گو تو شبل بوتراب
تشنه‌لب جان داد یا نوشید آب؟
.
یال، از خون که رنگین‌ ساختی؟
در کجا باب مرا انداختی؟
.
این بگفت و از سخن، خاموش شد
دست غم بر سر زد و بی‌هوش شد
.

#ذوالجناح
#باز_بر_جان_عشقم_آتش_برفروخت
#ترکی_شیرازی
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️

?: @nohe_torki

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی

Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

More results...

Generic filters

Filter by Custom Post Type

نتایج بیشتر ...