میلاد امام حسن عسکری (ع)
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
حاج محمود ژولیده
.
به افتخار سلامی نشسته ام بنویسم
در انتظار کلامی نشسته ام بنویسم
.
دلم مُجلّیِ نورِ جمال حُسنِ حَسن شد
به یُمنِ پرتوِ نامی نشسته ام بنویسم
.
قلم ز لفظ و بیانِ لبِ تو نوش گرفته
من از تَراوشِ کامی نشسته ام بنویسم
.
ز شأن و شوکت و قدر و شکوه و منزلتِ وِی
ز اقتدار امامی نشسته ام بنویسم
.
نه عارفم، نه ادیبم، نه عالمم، نه معلم
ز جایگاهِ غلامی نشسته ام بنویسم
.
.
قلم به حرف درآمد که هان! به جَهر بیان کن
تو ای نفَس به سخن آی و رازِ خویش عیان کن
.
.
سروشِ منظرِ اَعلا پیامِ عرشِ معلّا
بشارتِ دگری از علیِ عالیِ اعلا
.
به سینه زمزمه آمد به عرش قائمه آمد
عزیز فاطمه آمد ولیِ والیِ والا
.
دهد شبیهِ پیمبر ز لب شهادتِ داور
کلامِ اول و آخر، نفیرِ آیۀ اِلّا
.
ز ابتدای تولد در اوست حالِ تعبّد
به ذکرِ حمد و تشهد نشسته بِینِ مصلّا
.
دعا و گریه و ذکرش، صفاي خنده و فکرش
تمامِ سجدۀ شکرش، تبرّی است و تولّا
.
.
به مادرش که سلیل است، سُلاله ای ز خلیل است
که میوۀ دلِ هادی، وصیِّ ربِّ جلیل است
.
.
چه گویم از حسن و جلوه های داوریِ او
که شرحِ سورۀ حمدش نشان ز سَروریِ او
.
فضائلش همه بی حد، مناقبش چو محمد
ستوده هادیِ دین، سیرۀ پیمبری او
.
مدایحش چه فراوان، فزون ز دفتر و دیوان
هزار بارِ شتر، شرح و وصفِ حیدری او
.
خوشا قیام و قعودش، خوشا رکوع و سجودش
که حالتی است وجودش، ز نورِ کوثری او
.
هنوز هم که هنوز است، چراغ عِلم فروز است
سپاهِ جهل بلرزد ز نامِ عسکری او
.
.
به وجهِ اَحسن و اَکمل، غدیر از اوست مُسجّل
تو خود حدیث مفصل بخوان از اینهمه مُجمل
.
.
نِگر ز روی ربوبی، تجسمِ علنی را
ببین به دامن هادی تجلّیِ حسنی را
.
همانکه چار محمد، همانکه چار علی داد
کند ز «کُن فیکون» باز کارِ ناشدنی را
.
خدا ز روی حَسن، حُسنِ یوسفی دگر آورد
رساند بارِ دگر خارِ چشمِ خصمِ دَنی را
.
به معجزات و کرامات، چشمِ فتنه کند کور
به تیرِ غیب کند محو، خائنِ وطنی را
.
برای آمدنِ مهدی اَش، بشارتِ زهراست
دهد به ارتشِ اسلام، قولِ لشگرِ یمنی را
.
.
اگر چه دشمنِ تو، چشمِ دیدنِ تو ندارد
خدای شیعه دلِ خوش، ز دشمنِ تو ندارد
.
.
مُبلّغی است حقیقی، حسن به مکتبِ طاها
معلمی است حسینی، به شرحِ خطبۀ زهرا
.
حسن چراغ هدایت، حسن امیر ولایت
بدوستان همه رحمت، برای خصم اَشِدّا
.
ز دستگیریِ یاران، اِبا نکرد به یک آن
پُر از عنایت و احسان برای مردمِ دنیا
.
اگر نهان ز حضور است، زمینه ساز ظهور است
رود به گوشۀ زندان برای غیبتِ کبرا
.
به گریه روز و شبِ او گذشت گوشۀ تبعید
برای جدِّ غریبش، نمود روضه مهیا
.
.
دلش هماره حزین از غمِ اسارت زینب
که کوفه بود دمادم، پیِ جسارت زینب
.
.
اگر چه رفت به تبعید و دید سختیِ زندان
ندید مجلسِ شام و نگشت ساکن ویران
.
ندید لفظِ کنیزی به اهلبیت بگویند
ندید تهمت و توهین، ندید خاریِ دوران
.
نَبست دستِ حسن را کسی به سلسله هرگز
نشد کبود تنِ او ز تازیانۀ عدوان
.
ندید نعشِ جوانش، نخورد نیزه دهانش
بزیرِ تیغِ ستمگر، نماند پیکرش عریان
.
رسید لحظۀ آخر به کام تشنۀ او آب
نماند پیشِ فرات و کنار علقمه عطشان
.
سلام ما بتو و انتقام صبحِ قریبت
سلام ما به تمامِ مدافعان حریمت
.
.
#به_افتخار_سلامی_نشسته_ام_بنویسم
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
نظر دهید