زبدةالاشعار

به تمنای شب وصل، زمین و زمن آمد #حسنیه_محمود_ژولیده

ولادت حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام)
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
حاج #محمود_ژولیده
.
به تمنای شب وصل، زمین و زمن آمد
به طوافِ سحرِ نور، دل مرد و زن آمد
آسمان فخرکنان، مژده دهد، ماه من آمد
شد شبِ نیمه ی ماه رمضان و حسن آمد
اولین تاجِ سرِ فاطمه، مسجودِ ملَک شد
صد و ده مرتبه، لبخندِ علی، غرقِ نمک شد
.
.
شب قرآن، شب عترت، شب توحید، عیان شد
نیمه ی ماه مبارک، مهِ امّید، عیان شد
این چه ماهیست، کزو جلوه ی خورشید، عیان شد
پورِ سرسلسله ی، عالَمِ تجرید، عیان شد
اهل توحید بنازند، تولّای حسن را
حسنی ها بشتابند، تمنای حسن را
.
.
کیست این مظهرِ الله، که شد جلوه ی داور
سبزپوشِ حرم آل علی، سبط پیمبر
متجلّیست از او، هیبتِ عاشق کُشِ حیدر
همه ی آیه ی عصمت، همه ی سوره کوثر
این همان وعده ی حقّ است، که فرمود به قرآن
او کریمِ ابنِ کریم است، حسن حضرت سلطان
.
.
وصیِ حقِّ بلافصلِ علی، اوست به دارِین
پسر شیرخدا، عبدِ خدا، سَرورِ کونین
همزمان میرِ یَسار است و یَمین است، به صِفین
ناقه ی فتنه گرِ جنگِ جمل را، برَد از بین
کیست او، شیرِ نرِ جبهه ی دین، قالعِ کفّار
در حقیقت که حسن، هست همان حیدر کرار
.
.
او امام است و کند، بر همه ی خلق امامت
او کریم است و نگفته، منشِ اوست کرامت
اوست آقای جوانان جنان، شاهِ قیامت
حسن است، آینه ی لَم یَزلی، در قد و قامت
همه اوصافِ نبی و علی و فاطمه، یکجا
به حسن داده خدا، مدح کجا، یوسفِ زهرا
.
.
یوسفِ مصر کند، آرزوی روی حسن را
رخ زیبای حسن، خُلقِ حسن، خوی حسن را
که توانَد که کند وصف، سرِ موی حسن را
عِطرِ جنّت بخدا، رَشک برَد بوی حسن را
با همه حُسن و مِلاحت، چه غریب است بعالم
که همه عمر، دلِ اوست، پُر از محنت و ماتم
.
.
یارِ بی یارِ خدا، یاورِ بی یاورِ اسلام
پیشِ او سَبِّ علی، سکّه رایج شده تا شام
با همه غربتِ او ، دشمنش اما شده ناکام
حاصل صلح حسن، راه حسین است سرانجام
کربلا حاصل غمهای حسن بود، به والله
موجی از گریه ی شبهای حسن بود، به والله
.
.
مِحنتش را به یقین، احمد مختار ندارد
غربتش را بخدا، حیدر کرار ندارد
لشکری دور و برِ خود، بجز اغیار ندارد
قاتلی جز لگد و سیلی و مسمار ندارد
مجتبی قتلگهَش، کوچه ی باریکِ مدینه است
مادری بود و همه همدمِ او، صوتِ حزینه است
.
.
جگرِ پاره، روایتگرِ اوضاعِ دل او
لَخته لَخته جگرش، راویِ روحِ خجل او
پیری آمد بسراغِ، همه ی آب و گِل او
در جوانی، خبرِ مرگ به او داد، اَجل او
داد در دستِ حسینش، به امانت پسرش را
باز تکرار کند، کرب و بلا، دردِ سرش را
.
.
پسرش زیر سم اسب، صدا زد: به کجایی؟!
خواهم از روضه ی رضوان، تو به دیدار من آیی
روضه ی قاسمِ تو، روضه ی زهراست خدایی
سینه ام خُرد شد و بر لبِ من، هست نوایی
تیرباران شده تابوتِ تو بابا، چه بگویم
کاش زیرِ سم مرکب نرود جسم عمویم
.
.
#حسنیه_میلادیه
#به_تمنای_شب_وصل_زمین_و_زمن_آمد
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی