راهب چو دید دیر از آن ماه روشن است #دیر_راهب_فنا_زنوزی

دیر راهب

.
#زبدةالاشعار
.
: @nohe_torki
.
مرحوم میرزا عبدالرسول فنای زنوزی
.
راهب چو دید دیر از آن ماه روشن است
گفتا مگر که کلبۀ من دشت یمن است
.
.
.
کدام مرغ در این شاخ آشیان دارد
چه حالتی است که رو در سر سنان دارد
.
مگر که پرتو ماه اوفتاده بر دیرم
چنین جمال کجا، ماه آسمان دارد
.
شکفته است زنخل سنان گلی هرسو
خوش این چمن که نه گلچین ، نه باغبان دارد
.
زلب حیات دهد چون بمرده این بیمار
بحیرتم ز چه خود جسم ناتوان دارد
.
سکینه گفت چوبند عروس را ای پیر
مگو عروس چرا؟ چشم خونفشان دارد
.
بود چو چهره داماد من بخون گلگون
به پرسش آمده پندارد آن زبان دارد
.
بشمع دوخته پروانه شان دو چشم هنوز
مگر بوصل وی آن بینوا گمان دارد
.
کشید سربگریبان بیخودی زینب
از این میانه مگر یار سرگران دارد
.
کسیکه تشنۀ شهد شهادت است (فنا)
فدای یار کند کوهزار جان دارد
.
.
#دیر_راهب_فنا_زنوزی
#راهب_چو_دید_دیر_از_آن_ماه_روشن_است
#کدام_مرغ_در_این_شاخ_آشیان_دارد
#فارسی
.
#زبدةالاشعار
.
: @nohe_torki