زبدةالاشعار

روز عاشورا سپاه اهل کین #حر #بنائی_یزدی

شرفیاب شدن حر بن یزید حضور شاه شهید و شهادتش
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
مرحوم حاج علی اصغر بنائی یزدی
.
روز عاشورا سپاه اهل کین
بسته صف از بهر قتل شاه دین
.
حر نظر بنمود بر افعال خویش
جنّت و دوزخ مجّسم شد به پیش
.
یکطرف دیدی سپاه کوفیان
یکطرف بانگ عطش از کودکان
.
روح ایمانی او طغیان نمود
روی بر حق پشت بر شیطان نمود
.
بود اوس بن مهاجر نزد وی
دید میلرزد چو بید اندام وی
.
گفت با حر ای دلیر نامدار
می هراسی از چه از این کار زار
.
گفت حر با اوس ای بی آبرو
کفر و دینم گشته با هم روبرو
.
یکطرف باشد عزیز کردگار
یکطرف صف بسته از اصحاب نار
.
این بگفت و رو بسوی شاه کرد
خویشتن را هم قرین ماه کرد
.
هر دمش التّوبه شد ورد زبان
تا رسیدی نزد شاه انس و جان
.
از خجالت سر فکنده بر زمین
بود حرّ و شد غلام شاه دین
.
گفت ای شاها بدم گم گشته راد
حال آوردم بدرگاهت پناه
.
دل ز آل الله من بشکسته ام
قلب پیغمبر از آن من خسته ام
.
جمله اصحاب ترا آزرده ام
من در این صحرا تورا آورده ام
.
می ندانستم که این قوم شریر
بهر قتلت آید از برنا و پیر
.
رحمةً للعالمین کردش قبول
زان شدی راضی خدا و هم رسول
.
اذن میدان خواست از شاه جهان
تا برد گوی سعادت از میان
.
جان فدا سازد براه اکبرش
تا شود راضی دل غم پرورش
.
شه بفرمودش که بر ما واردی
اکرم الضّیف از پیمبر آمدی
.
اذن بگرفتی ز شاه دین پناه
خویشتن را زد بقلب آن سپاه
.
کاش می بودی بنائی هم قرین
جان فدا کردی برای شاه دین
.
///بمیدان رفتن حر و شهادتش///
.
چون گرفتی اذن حر از شاه دین
اسب همّت تاخت در میدان کین
.
گفت با آن قوم بیدین جهول
این حسین باشد ز اولاد رسول
.
در حریمش اهل بیت اطهرند
جملگی ذرّیّۀ پیغمبرند
.
آیۀ تطهیر اندر شأن اوست
شاهد این مدّعا دشمن و دوست
.
کفر کیش ای مردم بی نام و ننگ
جمع گشته با خدا دارید جنگ
.
از برای خاطر ابن زیاد
از خدا بر گشته اید ای قوم عاد
.
آنچه گفتی سود نابخشیدشان
تیغ خود را بر کشید آتش نشان
.
دست و تیغش شد بلند از هر طرف
نه سپهبد ماند نه لشگرنه صف
.
تیغ و بازویش چو گشتی گرم جنگ
شد زمین دشت بر آن قوم تنگ
.
میزد و میریخت چون برگ خزان
دست و پا و سر از آن کافر دلان
.
مرد و مرکب ریختی بر روی هم
هر کجا تیغش رسیدی شد قلم
.
گله گله روبهان اندر فرار
ضیغم آسا بود حر فکر شکار
.
ظالمی پی کرد اسبش را زکین
شد پیاده میهمان شاه دین
.
لشگر اندر گرد او بستند صف
تیغ و تیرش آمدی از هر طرف
.
قامتش شد زینت آغوش خاک
گلستانش شد زمین از خون پاک
.
شد ببالینش شه کون و مکان
تا پذیرائی کند زان میهمان
.
هر که را آندم حسینش بر سر است
میزبانش در جنان پیغمبر است
.
هر که سازد جان بقربان حسین
محترم باشد چو حر در عالمین
.
حر کز اول جنگ شه آغاز داد
روز آخر سر به پا انداز داد
.
باش خاموش ای بنائی زین سخن
گریه کن بر شاه بی غسل و کفن
.
.
.
.
#حر #بنائی_یزدی
#اصحاب_الحسین
#روز_عاشورا_سپاه_اهل_کین
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی

Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

More results...

Generic filters

Filter by Custom Post Type

نتایج بیشتر ...