چاه و بازار
.
زبدة الاشعار
?: @nohe_torki
.
حاج داود بیدق داری
.
ماه و خورشید و شب و روز همه می دانند
بر سرِ سفره ی زیبائی تو مهمانند
.
موج دریا و لب صخره و بادِ ساحل
گوئی افسانه ی هجران تو را می خوانند
.
بادِ سرگشته و شب با همه ی اسرارش
در خم گیسوی یلدائی تو حیرانند
.
درنگنجد به یک اقلیم دو سلطان لیکن
سائلانِ سر کویِ تو همه سلطانند
.
تا بگیرند خبر ز آمدنت با صد شوق
قاصدکهای روان منتظرت می مانند
.
سوز سرماست ولی شعله نمی افروزند
رهروانی که به صحرای طلب عریانند
.
وانهادند به درهم رَمه را بَد کردند
سارقانی که بر این دهکده ها چوپانند
.
چاره ای نیست، جز آمدنت ای یوسف چاه و بازار اگرچه سر ره پنهانند
.
#مهدیه
#ماه_و_خورشید_و_شب_و_روز_همه_می_دانند
#بیدقداری
#فارسی
#زبدةالاشعار
?: @nohe_torki
نظر دهید