زبدةالاشعار

معبد عرفان شده از ذکر من زندان من #کاظمیه_هدایت_تبریزی

یا موسی ابن جعفر (ع)
.
.
هدایتی بریزی
.
معبد عرفان شده از ذکر من زندان من
نور یزدان می دمد از سوی حق بر جان من
.
طور سینا گشته زندان بلا از مرحمت
دارد احسن عرشیان بر ذکر یا سبحان من
.
گوشه ی زندان من هم رتبه ی غار حراست
بر سماء خیزد نوای مؤمن و رحمان من
.
گوشه ی تاریک و تنگ است و نه یار همدمی
ناله دارد کنده و زنجیر از افغان من
.
از صدای ناله ام زنجیر هم نالان شده
همنوا شد سلسله با ناله ی سوزان من
.
در جوانی قامتم خم گشته چون پیران شدم
رعشه افتاده بر اعضا و تن لرزان من
.
سیلی سنگین سند شاهک و من ناتوان
می کند ایذا مرا این دشمن نادان من
.
مادرم زهرا به یاد آید از این سیلی مرا
کس نباشد مطّلع از ذلّت پنهان من
.
خورده ام خرمای زهرآگین و سوزان گشته ام
نه حبیبی , نه طبیبی , نیست نه درمان من
.
محتضر گشتم به در مانده دو چشم خونفشان
کس به بالین نیست بندد دیده ی گریان من
.
کاش دلبندم رضا آید ببندد دیده ام
وقت جان دادن تلاوت او کند قرآن من
.
ذکر خلّصنی نمودم گشتم از محنت خلاص
شد ( هدایت ) دیده تر از درد بی پایان من
.
.

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی