زبدةالاشعار

می سوخت از لهیب تبی آتشین زمین #حسینیه_محمدعلی_گویا

یک تن برابر با یک دنیا
شهادت امام حسین (ع)
..
..
..
..
مرحوم محمد علی گویا کرمانشاهی
..
..
..
..
می سوخت از لهیب تبی آتشین، زمین
می ساخت پایه های غروری نوین ، زمان
..
خورشید همچو کشتی آتش گرفته ای
آواره بود در دل دریای آسمان
..
می ساخت خون و تیغ و شهامت حماسه ای
با عشق و با حقیقت و ایثار توأمان
..
یک سوی، اوج رأیت مردان جان بکف
یک سوی، موج لشگر خونخوار و جانستان
..
در عرصه ی نبرد تنی چند ، جان به کف
چون کوه در برابر دریای بیکران
..
آزادی و فضیلت یکجا به هم قرین
خودرأیی دوئیّت یکجا به هم قران
..
یک مرد مانده بود و ، کران تا کران عدو
یک تیر مانده بود و ،جهان تا جهان نشان
..
در نیم روز گرم ،که هر لحظه می گداخت
در زیر آفتاب گُدازَنده جسم و جان
..
مردی به پای خاست که افتد زپا ، ستم
جانی ز دست رفت که ماند به جا جهان
..
از دست داده ، یار و برادر، پسر ، سپاه
از پا فتاده ، پیر و جوان ، خرد یا کلان
..
در این چنین دمی بسوی خیمه های او
آنجا که داده بود به نوباوگان ، امان
..
دشمن به پیش تاخت ، که یابد غنیمتی
جز این نبود مقصد آن لشگر گران
..
آن شاهباز اوج فضیلت چو باز دید
اینگونه موج لشکر دون را در آشیان
..
بر پای خواست ، از دل دریای پر ز خون
افراشت قامتی که ، قیامت شدی عیان
..
فریاد زد به هوش ! اگر نیست دین تو را
آزاده باش و توسن آزادگی ، بران
..
هرگز بنای ظلم نمانده است پایدار
هرگز بنای جهل نمانده است در امان
..
این ، آخرین پیام خداوند عشق بود
آن دم که می گذشت از این تیره خاکدان
..
..
..
..
#حسینیه #محمدعلی_گویا #حسینیه_شهادت #فارسی #زبدةالاشعار

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی