مناقب و مصائب حضرت زینب کبری سلام الله علیها
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
مرحوم یتیم_تبریزی
.
نخواهد منشی عشقم قلم جز شاخۀ طوبا
نجوید صفحه ای غیر از حریر سندس و دیبا
نباید تار و پود وی مگر از گیسوی حورا
پس آنگه دستیاری باید او را از ید بیضا
نگارد تا دبیر عشق مدح زینب کبری
.
.
باثبات مقام زینبی شاهد در این مطلب
مُلقَّب بودنش صدیقه و خود فاطمی منصب
رقم بر صفحۀ ایجاد نام نامیش زینب
چه زینب زیور آغوش مادر بود و زَین اب
کمینه خادمش حوّا و مریم هاجر و سارا
.
.
دُر دریای علم و گوهر گنجینۀ عصمت
گل باغ حیا و عندلیب گلشن عفّت
مه برج ولا مَسند نشین ذُروۀ عصمت
به پیش قامتش شمشاد را پا در گِل خجلت
ز نور ماه رویش مهر اندر پردۀ اخفا
.
.
یگانه گوهری کاو بطن زهرایش صدف گردد
کجا باشد روا سنگ بلایا را هدف گردد
مگو دختر صفات مام را کی مُتّصف گردد
بیا از من شنو این نکته تا جای اسف گردد
ببین بار بلا را حامل آمد صورت از معنا
.
.
بحیرت شد عقول از صبر او در روز عاشورا
به روزی کایتی بود از قیام محشر کبری
چو از خون عزیزان بحر غم شد دامن صحرا
به طوفان بلا ایستاد همچون کوه پا بر جا
که نام کشتگان راه جانان را کند احیا
.
.
مگو هرگز دم از جور سپهر و دور کوکب زد
نفس در هر نفس بهر رواج دین و مذهب زد
خط روشن سحر آسا به چهر ظلمت شب زد
زمانه سکه دولت از آن بر نام زینب زد
که با انگشت صبر او کرد طومار وفا امضا
.
.
ز صبرش صبر در حیرت ز شانش ماسوا حیران
تعالی اله از این جاه و جلال و قدر بی پایان
اسیران را همه رحمت یتیمان را همه احسان
ولی بر دشمنان دین همه تندی همه عصیان
بقربان جلالت زینبا دنیا و ما فیها
.
.
دمیکه شمر را در مصرع سلطان مظلومان
بروی سینۀ شه چکمه در پا دید خود حیران
بمقتول آن تعدّی شد ز قاتل گفتنش نتوان
گرفت از خنجر خونخوار قاتل زینب نالان
فلک انصاف کن زینب کجا و شمر بی پروا
.
.
پس از انجام امر قتل شه کآغاز غارت شد
زمین نینوا از عرصه محشر علامت شد
بزینب آن زمان بی نفخه صوری قیامت شد
همه آزادگان پا بستۀ قید اسارت شد
بیغما گوشوار و معجر و خلخال شد یکجا
.
.
دمی بی پرده گفتن روی زینب را نه معذوری
نبود از مهر رخسارش عیان جز جلوۀ نوری
پر پروانه سوزد از شرار شمع کافوری
چسان بیند فروغ مهر عالمتاب را کوری
مثال چشم خفاشیست با مهر جهان آرا
.
.
نمودی صبر هر تیر غمش بر قلب ریش آمد
نکردی شکوه هر جورش ز قوم کفر کیش آمد
به شهر کوفه اش اما نمی دانم چه پیش آمد
که در دل با همه صبرش غمش از صبر بیش آمد
بزد بر چوب محمل وا حسین گویان سر خورد را
.
.
بغارت برده بود ار معجرش را فرقۀ اعدا
صنیعی بر وجود آورد صنع خالق یکتا
ضریح خاتمی بر تربت پاکش کند بر پا
بامرار هزاران سالها و قرن در دنیا
که روی خاک قبرش را نبیند دیۀ بینا
.
.
« یتیما » بر دلت مهر حسینی امتیاز آرد
بر او در کربلا شور و نوا سوز و گداز آرد
عراقی را بلطف آن شه ز سر حد حجاز آرد
نخواهد گر ترا بر قبر پاکش شاه ناز آرد
شکایت کن بزینب خواهرش از زادۀ زهرا
.
این اشعار در روزهائیکه در تهران ضریح خاتمی بروی مزار حضرت زینب سلام الله علیها درست میکردند سروده شده است.
.
.
#زینبیه_مدح
#نخواهد_منشی_عشقم_قلم_جز_شاخه_طوبا
#یتیم_تبریزی
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
نظر دهید