زبدةالاشعار

وقتی که عکس لعل تو در آسمان نشست #حسینیه_محمد_هوشمند

مهر عشق
.
.
محمد هوشمند (مدهوش تبریزی)
.
وقتی که عکس لعل تو در آسمان نشست
نقش عطش در آینه کهکشان نشست
.
خورشید وار از تن زخمی عروج کرد
چون گل سرت شکفت و به روی سنان نشست
.
در یک قدم به چشمۀ آب بقا رسید
هر کس که در رکاب تو تا پای جان نشست
.
قتل ترا به روز سقیفه رقم زدند
برخاست شعله‌های ستم از همان نشست
.
آن آتشی که حرمت زهرا نگه نداشت
در کربلا به خیمه‌ اهل جنان نشست

از بار غم فلک قد خود را کمان نمود
وقتی که تیر سوی تو اندر کمان نشست
.
از ناله حزین عَلَیکُنَّ بِالفَرار
داغ گدازه بر لب آتشفشان نشست
.
از کوفه تا به شام نیاسود چشم تو
بالای نی نظاره‌گر کودکان نشست
.
صوت امید بخش تو اعجاز تازه کرد
فریاد حق به گوش زمین و زمان نشست
.
شرمت فلک چرا نشد از رسم کوفیان
وقتی که در تنور بلا میهمان نشست
.
در شام شوم حادثه بارید زآسمان
در منزل خرابه به گل کاروان نشست
.
صد کینه پشت پرده بزم شراب بود
وقتی لبت به قافیۀ خیزران نشست
.
دیوانگان کوی تو سلطان عالمند
بیچاره آنکه بر در بیگانگان نشست
.
#مدهوش گشت بلبل طبعم ز شوق وصل
بر برگ برگ دفترم اشک روان نشست
.
.

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی

Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

More results...

Generic filters

Filter by Custom Post Type

نتایج بیشتر ...