مثنوی غزل توبه
✍️ زبدة الاشعار ✍️
?: @nohe_torki
محمد شکری فرد
چندی ست از مسیر الهی جدا شدم
از آن وجود لایتناهی جدا شدم
اقرار می کنم به خطاکاری خودم
در دام معصیت، به گرفتاری خودم
ای پادشاه، لایق لطفت نبوده ام
رویم سیاه، لایق لطفت نبوده ام
با گفتنش پر از عرق شرم می شوم
اما به التفات تو دلگرم می شوم
یارب! مخواه زندگی ام بی تو سر شود
هر روز بار معصیتم بیشتر شود
دست مرا بگیر، پشیمانم از گناه
اکنون اگر چه دیر، پشیمانم از گناه
در بطن دهر نطفه ی هستی که بسته شد
از یاد رفت عهد الستی که بسته شد
من در هراس روز جزایم که پیش روست
خالی ست دست های دعایم که پیش روست
مگذار با حرام حلالم عوض شود
فرصت بده کنار تو حالم عوض شود
شرمنده است؛ غرق گناه است بنده ات
اما هنوز چشم به راه است بنده ات-
شب های قدر آمده، غرق نیایش است
گریه کن حسین سزاوار بخشش است
باشد که ای بهانه ی هر جست و جوی من،
درهای توبه را بگشایی به روی من
آن «آدم»م که توبه به حق حسین کرد (1)
یک دشت را پر آب به اشک دو عین کرد
امشب به یاد کرب و بلا گریه می کنم
در سوگ سیدالشهدا گریه می کنم
قرآن به سر گرفته به یاد حسین تو
در اوج لحظه های دعا گریه می کنم
پرونده ام سیاه سیاه است، ای دریغ!
از اضطراب روز جزا گریه می کنم
اقرار می کنم به گناهان بی حدم
بر حال هر کدام جدا گریه می کنم
من حر توبه کار حسینم، مرا ببخش
اکنون که بی قرار حسینم، مرا ببخش
در من هنوز بارقه ای از امید هست
از دورها دریچه ی نوری پدید هست
ـــــــــــــ
1) اشاره به توبه حضرت آدم(ع) در صحرای عرفات با توسل به امام حسین(ع)
#مناجات_شب_قدر #رمضانیه
#چندی_ست_از_مسیر_الهی_جدا_شدم
#محمد_شکری_فرد
#فارسی
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
?: @nohe_torki
نظر دهید