چون عیال حیدر کرار شد ام البنین #حضرت_ام_البنین_تبسمی

حالات حضرت امّ البنین (س)
..
..
..
حاج ناصر تبسّمی اردبیلی «صفا»
..
..
..
چون عیال حیدر کرّار شد امّ البنین
تاج عزّت شد ورا نام امیرالمؤمنین
..
پاک طینت بود از بس بانوی عالی سرشت
رشک او می برد حوران مقرّب در بهشت
..
آفرین بر مادری که در صدف دُر پرورد
یعنی چون امّ البنین پاکیزه دختر پرورد
..
این خانم روزی که بوسیده در حیدر بلب
بی نهایت از تواضع کرده ابراز ادب
..
گفت باید بارها احسن بر این صاحب خلوص
شد یتیمان علی را اوّلین دم خاکبوس
..
احترام مام زینب را خجسته پاس داشت
تا به روزی که خودش حتّی چهار عبّاس داشت
..
لحظه ای که بیت زهرا را به خود کاشانه کرد
خویش را اوّل به دور بچّه ها پروانه کرد
..
زینبین مرتضی را در بغل بگرفت تنگ
جان به قربان شما می گفت دائم بی درنگ
..
بوسه می زد بر رخ زینب همی می گفت عزیز
می شوم خشنود از تو گر مرا خوانی کنیز
..
من کنیز بچهّ های حضرت زهرا شدم
افتخارم هست خدمتکار این مأوا شدم
..
احترامش پیش ارباب ادب بی حد شد
آمد آن روزی که خود هم صاحب فرزند شد
..
چهار فرزند پسر چون سرو باغ یاس شد
عون و فضل و جعفر و هم با وفا عبّاس شد
..
در وسط می گذاشت طفلان پریشان بتول
خود به دور آن یتیمان چرخ می زد دل ملول
..
با سرشک دیده دل از آن عزیزان می ربود
غصّه ی بی مادری را از یتیمان می زدود
..
از علی حتّی تمنّا کرده بود آن عالمه
پیش طفلان بتول او را نخواند فاطمه
..
این چنین بانوست فرزندی چو عبّاس آورد
بهتر از گلهای رضوان شاخه ی یاس آورد
..
سینه را سازد سپر هنگام غم بر شاه دین
می گذرد از جان و تن در راه قرآن مبین
..
گر عمود آهنین مخدوش سازد فرق او
می کند چشمان خود بر خون رنگینش سبو
..
دشمن دین دستهایش را اگر ساقط نمود
در عوض حق ارج و قربش را در آن دنیا فزود
..
شهرت باب الحوائج کرد کسب آن نیکخو
باب استشفاع گشوده بر احبّانش نکو
..
یا علی بر احترام مام ماه کربلا
دستگیری کن نگردد خوار در عقبا «صفا»
..
..
..
..
..