زبدةالاشعار

یا رب علی را ، نور جلی را ، خَصمانه کشتند #حیدریه_رونقی_مازندرانی

شهادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
ـ
ـ
✍️ زبدة الاشعار ✍️
?: @nohe_torki
ـ
ـ
رونقی مازندرانی
ـ
ـ
یا رب علی را ، نور جلی را ، خَصمانه کشتند
مهر مبین را ، حق الیقین را ، رِندانه کشتند
سالار دین را ، حبل المتین را ، دُزدانه کشتند
ـ
ـ

کشتند و ما را ، از داغ مولا ، در خون نشاندند
اشک دَمادم ، با غصه و غم ، بر رُخ فشاندند
کشتند و راهی غیر از سیاهی ، هرگز ندیدند
از شاخ هستی ، جز خودپرستی ، برگی ، نچیدند
کشتند و آخر، بر حسب ظاهر ،پیروز گشتند
با تیره بختی ، پیروز لَختی ، بر روز گشتند

(مردان رسوا ، دیدند او را، فرزانه کشتند)
ـ
ـ

او در شهامت ،بر استقامت ، تنها یلی بود
او مرد طاعت،عین عبادت،حق را ولی بود
آغشته در خون،چون دُرّ مکنون،آخر چنین شد
مُنشق سر او،با ذکر یاهو،تا بر جَبین شد
ایوای حیدر،از پای تا سر،غرقاب خون شد
این صحنه را دید،یا هر که بشنید،غرق جنون شد

(دیدند در جا، آن شمع را با ،پروانه کشتند)
ـ
ـ

از ضربت آن ، صَمصام بُرّان،لرزید عالم
گویی جهانی ،یک لحظه آنی،پاشید از هم
آن لحظه فریاد ،جبریل در داد،شد کشته حیدر
عالم دژم شد،غم روی غم شد،الله اکبر
گل گفت و دُر سُفت،با خود چنین گفت،من رستگارم
دیگر مُسلّم،نزد پسرعَم،ره میسپارم

(گفتند حیدر،ره بسپرد در ،ویرانه کشتند)
ـ
ـ

دردا که دیگر،محراب و منبر،تنهاست تنها
فریاد و افغان،در ملک امکان،برپاست برپا
آنچه خدا خواست ، شد بی کم و کاست ، بر حضرت او
الطاف باری ، افزود آری ، بر نُصرت او
یکتن شنیده،یا آنکه دیده،در دار دنیا
مانند حیدر ، اینسان کند بَر،دشمن مدارا

(باطل شنودند،با دوست بودند،بیگانه کشتند)
ـ
ـ

بی وقفه آن شب،هم ناله زینب،شد با برادر
کلثوم مُضطر،میزد مکرّر،بر سینه و سر
از غم حسینش،نور دو عینش،کُنجی ستاده
در مرگ بابا ، شال عزا را،گردن نهاده
یاران آگاه،با درد جانکاه،گشتند توام
با ناله و آه،با غصه همراه،شد مجتبی هم

(او را سبک پا،در بیت زهرا،در خانه کشتند)
ـ
ـ

گرید برایش،گیرد عزایش،در خُلد زهرا
بیتی ز اَحزان،در کوی رضوان،سازد مهیا
ای وایِ من او،آن درد پهلو،با خود همی بُرد
او داغ زهرا،اُم ابیها،با خون دل خورد
اصلا قبول،آن ضربت در،بر من گران است
دست تحکّم،در آن تظلّم،بس ناتوان است

(نشناختندش،بشناختندش،بیگانه کشتند)
ـ
ـ

شمسی که نورش،مِهر حضورش،خود عالمی بود
افلاک ذرّه ،امواج قطره،او چون یَمی بود
هم در سفر او،هم در حضر او،یار نبی بود
اِحیاگر دین،ختم النبیین،را او وصی بود
همپای احمد،جای محمد (ص) او خُفت آن شب
حمد و ثنایش،مدح و دعایش،او گفت آن شب
(در فجر احیا،میرفت گویا،مستانه کشتند)
ـ
ـ

رفت و به همره،آن میر آگه،فرزانگی بُرد
تقوی رمیده،سویی خزیده،مردانگی مُرد
رفت و وفا مرد،صدق و صفا مرد،ای وای بر ما
رفت و حیا مرد،نور و ضیا مرد،ای وای بر ما
رفت و شَعف مُرد،نیکوخلف مرد،ای وای بر ما
رفت و هدف رفت،درّ نجف رفت،ای وای بر ما
(رونق) تو برگو،دست خدا او،در آستین بود
امام برحق،ولیّ مُطلق،روی زمین بود
حق را ستوده،در کعبه بوده،دُردانه کشتند
صبح دعاءِ ،وقت اداءِ،شکرانه کشتند
(نه در دمشقِ،در راه عشقِ،جانانه کشتند)
ـ
ـ

#حیدریه_شهادت #حیدریه
#یارب_علی_را_نور_جلی_را_خصمانه_کشتند
#رونقی_مازندرانی
#فارسی
ـ
ـ
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
?: @nohe_torki

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی