#مصائب_شام 3
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️
.
?: @nohe_torki
.
3️⃣ وارد کردن اهلبیت علیهم السلام به مجلس یزید
.
اسیران آل محمد (ص) را در حالی که به ریسمانی بسته بودند وارد مجلس یزید کردند امام سجاد علیه السلام فرمود: ای یزید اگر رسول خدا (ص) ما را در این حال ببیند به گمان تو چه خواهد کرد؟
.
یزید دستور داد آن ریسمان را بریدند.
زینب کبری سلام الله علیها وقتی که سر بریده برادر را در جلو یزید دید دست برد و از شدت مصیبت گریبان خود را پاره کرد و با صدای جگرسوز فریاد زد:
.
یا حُسَیناهُ یا حَبِیبَ رَسُولِ اللهِ یَابنَ مَکَّهَ وَ مِنی، یَابنَ فاطِمَهَ الزَّهراءِ سَیِّدَهِ النِّساءِ، یَابنَ بِنتِ المُصطَفی!
.
وای حسین جان ای حبیب رسول خدا (ص) ای فرزند مکه و منی ای پسر فاطمه زهرا سلام الله علیها سرور زنان ای پسر دختر محمد مصطفی (ص).
.
از آه جانکاه زینب کبری سلام الله علیها همه اهل مجلس به گریه افتادند:
.
گر بود در ماتمی صد نوحه گر
آه صاحب درد را باشد اثر
.
یزید سنگدل چوب خیزران خود را طلبید و در برابر اهلبیت حسین علیه السلام با آن چوب بر دندان های امام حسین علیه السلام می زد.
.
ابوبرزه اسلمی در مجلس حاضر بود صدا زد: وای بر تو ای یزید آیا چوب بر دندان های حسین پسر دختر پیامبر (ص) می زنی؟ گواهی می دهم که من پیامبر (ص) را دیدم دندان های ثنایای آن حضرت و برادرش حسن علیه السلام را می بوسید و می فرمود:
.
اَنتما سَیِّدا شَبابِ اَهلِ الجَنَّهِ
شما دو آقای جوانان اهل بهشت هستید.
.
یزید از گفتار او خشمگین شد و دستور داد او را بیرون کنید او را کشان کشان از مجلس بیرون بردند.
یزید همچنان بر لب و دندان امام حسین علیه السلام می زد و افتخار می کرد و نیشخند می زد و این اشعار را (که ابن زبعری در جنگ احد گفته بود متمثل شده و) می خواند:
.
لَیتَ اَشیاخی بِبَدرٍ شَهِدوُا
جَزَعَ الخَزرَجُ مِن وَقعِ الاَسَلِ
.
فَاَهَلُّوا وَ استَهَلُّوا فَرَحاً
ثُمَّ قالُوا یا یَزیدُ لاتَثَل
.
قَد قَتَلنَا القَومَ مِن ساداتِهِم
وَعَدلناهُ بِبَدرٍ فَاعتَدَل
.
لَعِبَت هاشِمُ بِالمُلکِ فَلا
خَبَرٌ جاءَ وَ لا وَحیٌ نَزَل
.
لَستُ مِن خُندفٍ اِن لَم اَنتَقِم
مِن بَنِی اَحمَدِ ما کانَ فَعَلَ
.
ای کاش پیران قبیله من که در جنگ بدر کشته شدند زاری کردن قبیله خزرج را بر اثر زدن نیزه (در جنگ احد) می دیدند.
پس از شادی فریاد می زدندو میگفتند: ای یزید دستت شل مباد.
بزرگان آنها را کشتیم و این را بجای (تلافی کشته های خود در جنگ) بدر کردم پس سر به سر شد.
قبیله هاشم با سلطنت بازی کردند نه خبری از آسمان آمد و نه وحی نازل شد. من از دودمان خُندف نیستم اگر از آل محمد (ص) انتقام نگیرم. (1)
.
عصمت کبرای حق مطلع صبح جهان
زینب شوریده دل مظهر غیب وعیان
.
چونکه بدست یزید دید یکی خیزران
گفت: چه خواهی دگر از دل ما بی کسان
.
این سر پر خاک وخون ز راه دور آمده
موسی عمران من ز کوه طور آمده
.
چوب مزن ای یزید بر لب و دندان او
به پیش چشمان من در دم طفلان او
.
بر رخ فشاند اشگ و به تن جامه پاره کرد
وانگه به سوی زاده سیفان اشاره کرد
.
گفتا لبی که می زنیش چوب خیزران
دیدم که بوسه ختم رسل بی شماره کرد
.
گلزار چهره ای که پر از خاک و خون شده
شمس و قمر ز نور رخش استناره کرد
.
گشته کبود بر اثر تشنگی لبش
نبود روا کبود ز چوبش دوباره کرد
.
خواهی اگر که چوب زنی پیش ما مزن
بنگر سکینه بر سر بابش نظاره کرد
ـــــــــ
1- بحار ج 45 ص133-نفس المهموم ص252
.
#مجلس_یزید
#متن_روضه
#سوگنامۀاشتهاردی
.
✍️ #زبدةالاشعار✍️
.
?: @nohe_torki
نظر دهید