« درد پرورد » . #زبدةالاشعار
.
: @nohe_torki . حاج محمد رونقی مازندرانی . آن شب به سوی معبد جانانه میرفت در منتهای عشق ، بی صبرانه میرفت . در تنگنای دخمۀ تنگ زمان بود در پهنۀ پهناور آن خانه میرفت . می آمد امّا یکبیشتر
کلمه کلیدی:حیدریه_رونقی_مازندارنی
تا که از نای علی واژۀ تکبیر شکست #حیدریه_رونقی_مازندارنی
« شوق رخ دوست » . #زبدةالاشعار
.
: @nohe_torki . حاج محمد رونقی مازندرانی . تا که از نای علی واژۀ تکبیر شکست آه فرق سرش از ضربت شمشیر شکست . به جفای فلک و طاق مُقرنَس نالم روبه آخربه چه جرأت بدهد شیر شکست . تابیشتر
شکاف سر ندانم هست یا مه شد دو تا امشب #حیدریه_رونقی_مازندارنی
(( زخم جانگزا )) . #زبدةالاشعار
.
: @nohe_torki . حاج محمد رونقی مازندرانی . شکاف سر ندانم هست یا مه شد دو تا امشب که در ذهنم تداعی میکند آن ماجرا امشب . نه تنها باشکست رأس مولا رخنه در دین شد مسلم ثلمه وارد شدبیشتر