زبدةالاشعار

به ‌نام خداوند عزّ و جلال #مناجات_فانی_تبریزی

مناجات با خدا و توسل به 14 معصوم علیهم السلام

…..

عباس داداش زاده (فانی تبریزی)

…..

#مناجات
به ‌نام خداوند عزّ و جلال
خداوند هستی، شه لایزال

خداوند روزی ده کاینات
عطابخش منظومۀ شش جهات

ثناگوی آن ذات حی ودود
هویدا و پنهان ز بود و نبود

علیم و حکیم و عظیم و حلیم
رئوف و لطیف و خبیر و کریم

ستایش تو را باشد ای ذوالجلال
که بخشنده هستی و صاحب کمال

تو هستی که «هستی» به فرمان توست
تو جانی که جان‌ها به قربان توست

تویی خالق جمله ارض و سما
تویی رازق جملۀ ماسوا

تویی آفرینندۀ مهر و ماه
تویی بر همه اهل عالم پناه

تو هستی که عالم، همه مست توست
نه بل ماسوا جمله پابست توست

تویی بر همه بندگان مستعان
عطابخش صد نعمت بیکران

تو اوّل تو آخر تویی لایزال
تو ظاهر تو باطن تویی ذوالجلال

تو حنّان و منّان تو پروردگار
تو رحمان و یزدان تویی کردگار

تو بر پیکر ماسوا جان دهی
به کون و به امکان تو فرمان دهی

به جز عکس روی تو در دیده نیست
به جز نقش یادت در اندیشه کیست؟

مرا دیده دادی که بینم تو را
به کوه و به دشت و به ارض و سما

ندارم به راهت اگر توشه‌ای
نکردم ز کارم گر اندیشه‌ای

پشیمانم اکنون ببخش از کرم
رها کن دلم را ز درد و الم

گناهم فزون شد گر از کوه‌ها
فزون تر بود عفوت ای کبریا

عذابم کنی گر دو صد ماه و سال
شوم ناامید از عطایت! محال

نگیری ز دستم به لطف و کرم
شود روزگارم چو شام ظُلَم

مرا غرق غم کرده، لیل و نهار
گناهان پنهانی و آشکار

اگر معصیت کردم از جهل بود
امیدم فزون بود بر عفو و جود

ببخش ای خداوند خورشید و ماه
گناهان این بندۀ روسیاه

الهی گر از اهل عصیانمی
سزاوار درد فراوانمی

عطا کن ز رحمت سروری به دل
به حقّ و حقیقت شود متّصل

الهی به جز باب احسان تو
نکوبم دری را به امکان تو

دلم را صفا می‌دهد یاد تو
مصفّا چو آیینه اوراد تو

گر از باب احسان برانی مرا
کجا چاره سازم به درد و بلا؟

ز جان دیده بر خوان تو دوختم
دل از مهر دلدادگان سوختم

#پیامبراسلام_مدح
الهی الهی به حقّ رسول
مگردان دلم را ز هجران ملول

طریق هدی را نشانم بده
حقیقت چه باشد؟ همانم بده

شکیبایی و حلم و جود و کرم
عطایم کن و وارهان از الم

به این بندۀ پست و آشفته حال
عطا کن کمال و جمال و جلال

#حیدریه_مدح
الهی الهی به حقّ علی‌
که باشد نبی‌ را چو جان و ولی

مرا مست گردان ز صهبای او
پریشان کن از نام زیبای او

نیاید به جز نام او بر زبان
نباشد به جز ذکر او در میان

چنان مست گردان ز مینای او
که گوید وجودم هوالحقّ و هو

خُم وحدت از ساغر «لا» بده
سپس می ز صهبای «الاّ» بده

همه او شود جمله گفتارها
پی او بود جمله کردارها

#فاطمیه_مدح
الهی الهی به حقّ بتول‌
دعایم نما از عنایت قبول

به آن آیت کوثر مصطفی‌
عطایم نما حال ذوق و دعا

به درگاه قربت پناهم بده
به باب ولایت تو راهم بده

مکن بنده‌ات را ز درگاه دور
که محروم گردد ز فیض حضور

#حسنیه_مذح
الهی الهی به حقّ حسن‌
به آن مظهر حُسن هر انجمن

به آن پور پیغمبر مرسلین
به آن نور عین رسول امین‌

به آن نوگل باغ عشق و وفا
ببخش و ببخشا گناهان ما

به مردم عطا کن در این روزگار
صبوری و صلح و صفا و وقار

#حسینیه_مدح
الهی الهی به حقّ حسین‌
به آن مصطفی‌ و علی‌، نور عین

شوم تا ز اهل وقار و وفا
مرا با ولایش نما آشنا

به حقّ شهیدان کرب و بلا
شراب شهادت نصیبم نما

شهادت بود لطف پروردگار
به مشتاق حقّ و به عشّاق یار

 

#سجادیه_مدح
الهی الهی به سجّاد پاک
به آن بی‌قرین گوهر تابناک

به آن عابد آن سید مه لقا
به آن سر خوش از باده کبریا

قیام و رکوع و سجودم بده
به سرّ حقیقت شهودم بده

عطایم نما جمله در روز و شام
دعا و مناجات و ذکر مدام

#باقریه_مدح
الهی الهی به باقر‌ امام
محمّد‌ به نام و محمّد‌ مقام

به آن عالم نادر روزگار
به آن کاشف علم پروردگار

علوم خداوند و علم زمان
عطا کن ز فضلت به خلق جهان

مرا آگه از جمله اسرار کن
ز اهل سخن، اهل کردار کن

#صادقیه_مدح
الهی الهی به صادق‌ امام
به آن شیعیان را امام همام

به آن صاحب عزّت بیکران
به آن آیت علم و جان جهان

مرا علم و عرفان عنایت نما
مقام ولایت کرامت نما

مقامی که از پرتو نور آن
حقیقت ببینم به چشم عیان

#کاظمیه_مدح
الهی الهی به موسی‌ امام
به آن کاظم‌ پاک عالی مقام

به آن بوالحسن‌ کنیه، آن پارسا
به آن عارف کوی قرب و لقا

به آن مبتلای جفای عدو
به آن عاشق سر خوش از جام «هو»

مرا بر حقیقت دلالت نما
دلم را محلّ عنایت نما

#رضویه_مدح
الهی الهی به موسی الرّضا‌
به سلطان هشتم به میر هدی

به آن مظهر عشق و شور و وفا
به آن منبع جود و حلم و رضا

امام رئوفی که با یک نظر
کند خاک را کیمیا همچو زر

ز کبر و ز نخوت نجاتم بده
به عشق ولایت حیاتم بده

#جوادیه_مدح
الهی الهی به حقّ جواد‌
به آن مظهر الفت و عدل و داد

به آن آیت جود و احسان و عشق
به آن منبع علم و عرفان و عشق

مرا اهل جود و کرم کن، خدا
رها از همه درد و غم کن، خدا

به کوی ولا آشنایم نما
سخا و کرامت عطایم نما

#الهادی_مدح
الهی الهی به هادی‌ راه
به آن بندگان را ز جان پادشاه

به آن رهبر خیل آزادگان
دلیل هدایت به کون و مکان

مرا رهرو راه قرآن نما
به دردم ز رحمت تو درمان نما

مرا غصّه از درد بی‌دردی است
خلاصم کن از هر چه جز مردی است

#عسکریه_مدح
الهی الهی به حق حسن‌
به آن عسکری‌، مونس ذوالمنن

به آن اسوۀ زهد و تقوی و راد
به آن زبدۀ عالم عدل و داد

به آن گوهر تابناک ولا
به آن جوهر عصمت کبریا

در این عصر بی دردی و ننگ و عار
رها کن مرا از غم روزگار

#مهدیه
الهی الهی به مهدی‌ ماه
به آن صاحب مکنت و عزّ و جاه

به آن آخرین یادگار رسول‌
به آن طالب خون پاک بتول‌

به آن صاحب ملک و صاحب زمان‌
خدیو ملک منظر انس و جان

مرا می ز خمخانه او بده
شرابی ز مینای «یاهو» بده

ز جان تا شوم مست شیدای او
بسوزان دلم را به سودای او

جهان پر ز ظلم و ستم گشته است
پر از غصّه و درد و غم گشته است

نه از مهر و عدل و عدالت خبر
نه از دین حق و دیانت خبر

نباشد خبر از نشاط و سرور
نبینم به دوران به جز ظلم و زور

نه در خیل مردم وفا مانده است
نه مهر و نه لطف و صفا مانده است

برونها همه صلح و مهر است و داد
درونها همه پر ز مکر و فساد

در این روزگار پر از درد و غم
کجا باشد آن قائم منتقم؟

الهی به آن صاحب ذوالفقار
مرا وارهان از غم انتظار

#تخلص
به «فیروز» و «فانی» ز راه کرم (1)
عنایت کن و وارهان از الم

به هر دو که باشند بیمار او
مهیا نما راه دیدار او

کند شمس حق تا ز مشرق ظهور
مرا مست کن از شراب طهور

به آن جوهر جان و جان جهان
مرا ز آتش قهر خود وارهان

ندارم به کف غیر عصیان خویش
مرا میهمان کن به احسان خویش

به فضل تو هستیم امیدوار
کرم کن ببخشا به هشت و چهار
ــــــــــــــــــــ
(1)حاج فیروز زیرک کار

 

#14معصوم
#مناجات
#دعای_اختتامیه
#به_نام_خداوند_عز_و_جلال
#فانی_تبریزی #فانی #تبریزی
#فارسی

 

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی