آن شب …
.
زبدة الاشعار
.
: @nohe_torki
.
رونقی مازندرانی
.
آن شب علی از هجر زهرا ناله می زد
بر گِرد روی ماه او غم هاله می زد
.
رُخسار زينب را سِرشک ديده می شُست
آنسان كه بوسه بر رُخ گُل ، ژاله می زد
.
كلثوم از بس لطمه بر رُخ زد تو گویی
بر چهره اش مانند لب تبخاله می زد
.
دیده تن نيلی رُخش را هم ز سیلی
صِيحه به وقت شُستنش غَساله می زد
.
رخسار مولا با زبان بی زبانی
فرياد طاقت سوز چندين ساله می زد
.
میرفت عِماری از جلو از پی علی هم
مانند سلمان و اباذر ناله می زد
.
تنها نه امسال اين غزل پرداخت «رونق»
ابيات حزن انگيز را هر ساله می زد
.
#فاطمیه_شهادت
#آن_شب_علی_از_هجر_زهرا_ناله_می_زد
#رونقی_مازندرانی
#فارسی
.
#زبدةالاشعار
.
: @nohe_torki
نظر دهید