میلاد حضرت امام حسین(ع)
.
#زبدةالاشعار
.
: @nohe_torki
.
مرحوم فدائی مازندرانی
.
آن شب که گشت از صدف عصمت آشکار
رخشان دری که عرش خدا راست گوشوار
.
از برکت ولادت آن شاه تشنه لب
آمد ندای غیب ز درگاه کردگار
.
کی مالک جحیم تف نار بر نشان
نور حسین رسید چه حاجت دگر به نار
.
بر کو فروغ نار نشیند فرو ز نور
گلخن شود چو گلشن و آتش چو لاله زار
.
وی خازن بهشت خبر ده به حوریان
تا پر شکن کنند سر زلف تابدار
.
اینک حسین به عرصۀ دنیا قدم نهاد
بر خاطرش مباد نشیند ز غم غبار
.
باید کنند حور جنان گوهر سرشک
یکسجا برای مقدمِ نورانیش نثار
.
ای جبرئیل رو به رسول امین رسان
بعد از درود و تهنیتِ آن بزرگوار
.
بر گو که گر به وعده وفا می کند حسین
خلد و جحیم راست به دست وی اختیار
.
پرّان شد از فراز فلک سوی سطح خاک
روح الامین و خیل ملک همرهش هزار
.
شد از قضاگذار ملایک به عرصه ای
کانجا فرشته ای ز هوا گشت آشکار
.
پر سوخته ز آتش قهر حکیم عدل
کی پروانه وار کز شرر شمع پر شرار
.
بود آن فرشته فطرس و می بود سال چند
آنجا معلّق از مژۀ چشم اشکبار
.
گفت او به جبرئیل که ای وحی را سفیر
امشب برای چیست که اینجا شدت گذار
.
امشب به بام چرخ عجب شور و غلغله ست
آیا قیامت آمد و محشر شد آشکار
.
دادش امین وحی از آن مژده آگهی
بگریست آن فرشته و نالید زار زار
.
کای نامور سروش ز تقصیر خود چنین
گشتم طرید و رانده ز قرب حریم یار
.
اکنون مرا ز لطف به همراه خود ببر
شاید که من ز برکت آن درّ شاهوار
.
از رحمت اله بر آرم دوباره پر
گیرم به آشیانۀ کرّوبیان قرار
.
جبریل بردهمره خود آن فرشته را
بنمود عرض حال به پیغمبر کبار
.
قنداق شاه تشنه لبان را شه رُسُل
برکف گرفت و گفت به مژگان اشکبار
.
کای داور کریم اگر این حسین من
دارد بنزد حضرت تو قرب و اعتبار
.
بخشا گناہ فطرس و بال و پرش بده
وانگه نمود امر بآن طایر فکار
.
کاین دم بمال پیکر خود را به پیکرش
آماده شو به رحمت غفّار راز دار
.
مالید آن فرشته به قنداق شه تنش
آورد پر ز پیش مضاعف هزار بار
.
پرّان ببام کنگرۀ چرخ رفت و گفت
کامروز کیست مثل من از جاه و اعتبار
.
آزادی از حسینم و این فخر بس مرا
ای آفرین به مفخر و وی نِعمَ الافتخار
.
.
#حسینیه_فدایی_مازندرانی
#حسینیه_میلادیه
#آن_شب_که_گشت_از_صدف_عصمت_آشکار
#فارسی
.
#زبدةالاشعار
.
: @nohe_torki
نظر دهید