از مدینه کاروان غم به راه افتاده بود #خروج_مدینه_رمضانی_خاکی

خروج از مدینه
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
روح الله رمضانی
.
از مدینه کاروان غم به راه افتاده بود
اشک چشم فاطمه نم نم به راه افتاده بود
.
خواهرش صغرا ز هجر اکبر رعنا چو نی
ناله می زد مجلس ماتم به راه افتاده بود
.
آنچنان از چشم ام السلمه جاری شد سرشک
گوئی از چشمان او علقم به راه افتاده بود
.
از برای بدرقه ام البنین خونجگر
دیده پر از قطره ی شبنم به راه افتاده بود
.
پرچم دین و شرف بر دوش عباس رشید
اکبر و قاسم پی پرچم به راه افتاده بود
.
نه سنان بود و نه شمر و نه یزید و حرمله
آل عصمت همدل و همدم به راه افتاده بود
.
بوده خالی از غم و غصه دل پاک رباب
چون که او با اصغرش باهم به راه افتاده بود
.
خنده می زد اصغر اما از برای مادرش
از دو چشم ماسوا زمزم به راه افتاده بود
 
در سما صحبت ولی بود از کمان حرمله
اشک چشم قدسیان کم کم به راه افتاده بود
.
اشک خالی ( خاکیا ) تنها نبود آن اشکها
بلکه بر زخم حسین مرهم به راه افتاده بود
.
#خروج_مدینه_رمضانی_خاکی
#از_مدینه_کاروان_غم_به_راه_افتاده_بود
#فارسی

.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki