این مثنوی روایت دشتی پر از بلاست – #حسینیه_سدید_هریسی

حدیث خون
.
زبدة الاشعار
?: @nohe_torki
.
جواد حسینی سدید هریسی
.
این مثنوی روایت دشتی پرازبلاست
غمنامهٔ حماسهٔ جانسوزکربلاست
.
این ماجرای خون وحدیث شقایق است
افسانه نیست عین حضورحقایق است
.
بایادآن حماسه بگلزار طبع من
گلواژه می تراود وگل می کندسخن
.
گویم سخن زسوزشررخیز کربلا
زان سرزمین خون وخطرخیزکربلا
.
جاییکه آسمان به تن اش جام پاره کرد
تاآفتاب عشق طلوعی دوباره کرد
.
آنجافلق نشانگراوج رشادت است
آنجاشفق نشانهٔ سرخ شهادت است
.
آنجا سخن زعافیت روزگارنیست
امری بجزاطاعت پروردگار نیست
.
آنجا وفای عهدبه تاوان جان بود
عهدی که خون ضمانت اجرای آن بود
.
آنجاسخن زنهضت وپیکارمی رود
بالای نیزه تاسر،سردار می رود
.
آنجاعلم علامت ایثار می شود
ازتن جدادو دست علمدارمیشود
.
آنجا هرآنچه هست بتاراج می رود
زانجاشهیدعشق به معراج می رود
.
آنجامکان اوج وقوع حماسه هاست
امازبان شعربه توصیف نارساست
.
آنجانه مثنوی نه غزل راه وچاره است
وقتی عروض قافیه هم هیچکاره است
.
.
.
باز دلم سراغ غزل میبرد مرا
پرمی کشدبباغ غزل می برد مرا
.
شایدغزل زراه گلو عقده واکند
دردنهفته دردل مارا دوا کند
.
آنجا که کفرو جهل جهانگیر می شود
آئین حق هرآینه تکفیر می شود
.
آئینه ای که مظهرحق وحقیقت است
آماج سنگ فتنه وتزویر می شود
.
غافل ازاینکه زین عمل ناصواب خصم
باهرشکست آینه تکثیر می شود
.
بااشتیاق وشورشهادت گلوی دوست
آماج تیروخنجر وشمشیر می شود
.
درهجرتی که باسربی تن درآن گذر
آیات حق تلاوت وتکریر میشود
.
تاکربلا به وسعت بی انتهای عشق
باذکرحق معطر تطهیر می شود
.
هرچنددرنگارش آن ماجرا قلم
ازفرط غم علیل وزمینگیرمی شود
.
زیرا سخن زآتش کین است خیمه ها
بیدادتازیانه وناموس کبریا
.
بشنوحدیث داغ دل وخون دیده را
آلام ورنج خواهرشش داغ دیده را
.
اوماندوسرزمین زخون گشته لاله گون
اوماندوسرفرازی سرو،وپیام خون
.
اوماندو دشت تفته ویک سینه سوزوآه
اوماندواشک وشیون طفلان بی پناه
.
وان مادری که هستی اش ازدست رفته بود
وان دختری که دامنش آتش گرفته بود
.
پای برهنه روی شن وخارمی دوید
باپای کوچکش چه دل آزارمی دوید
.
آه ازدمی که خسته بسوی پدرشتافت
امابجزجنازهٔ بی سرکسی نیافت
.
اما به رغم آنهمه جوروستم، سدید،
نابودشدحکومت مستکبر یزید
.
#حسینیه_شهادت
#این_مثنوی_روایت_دشتی_پر_از_بلاست
#باز_دلم_سراغ_غزل_میبرد_مرا
#سدید_هریسی
#فارسی
.
#زبدةالاشعار
?: @nohe_torki