بی تو به سر نمی شود
ــ
?: @nohe_torki
مرحوم سید اسماعیل شرفی
بی تو به سر نمی شود بی تو به سر نمی شود
از تو خبر نمی شود صبر دگر نمی شود
مهدی مه لقای من سرور و دلربای من
حجّت کبریای من سیّد و مقتدای من
شمس جمالِ انورِ تو جلوه گر نمی شود
مکّه و هم منای من زمزم و هم صفای من
درد تو شد دوای من رنج تو شد شفای من
چرا بدردمندیَم از تو نظر نمی شود
تو آفتاب غیبتی تو آن بزرگ آیتی
قمر زتو حکایتی بما نما عنایتی
شام فراق هجر تو چرا سحر نمی شود
رضای تو رضای من مهر تو شد ولای من
نور رخت ضیای من یاد تو شد صفای من
طول کشیده غیبتت از تو خبر نمی شود
شام سیاه ما نگر حال تباه ما نگر
بسوز و آه ما نگر به اشک چشم ما نگر
دعای ما بحضرت تو ذی اثر نمی شود
بانتظار امر تو دل همه کباب شد
دل از فراق تو طپید ز دوری تو آب شد
زحدّ گذشت صبر ما وقت ظفر نمی شود
سوخته از غم تو جان ز طول مدّت زمان
شمس رخت شده نهان به ابر اگر شود عیان
دامن منتظر زاشکِ دیده تر نمی شود
ندبه کنم برای تو خانه دل سرای تو
جان و تنم فدای تو سوخته در هوای تو
سوخته جانم از غمت سوخته تر نمی شود
مانده در انتظار تو دیده اشکبار من
بیا تو خاتمه بده دگر بانتظار من
که روح انتظار من ضعیفتر نمی شود
مدال انتظار تو کمال افتخار من
ربوده طول غیبتت زجان و دل قرار من
دلم گرفته از غمت خمیده تر نمی شود
مهدی منتقم بیا زاده حا و میم بیا
صراط مستقیم بیا یا جامعَ الکَلِمْ بیا
چرا به ذوالفقار تو عدو سقر نمی شود
تو آن ولی أعظمی تو قائد معظّمی
ظاهر اگر مؤخّری تو بر همه مقدّمی
گر تو بیائی «شرفی» خون جگر نمی شود
#مهدیه
#بی_تو_به_سر_نمی_شود
#اسماعیل_شرفی
#فارسی
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
?: @nohe_torki
نظر دهید