زبدةالاشعار

در عالم الست چو حق زد صلای عشق #عالم_ذر_جوانمرد

در عالم الست و شهادت امام حسین (ع)
..
..
جوانمرد
..
..
در عالم الست چو حق زد صلای عشق
گفتند جمله خلق بلی بر بلای عشق
..
شد عشق سرّ خلقت افلاک و کهکشان
گنج نهان چو گشت عیان از برای عشق
..
بستند عهد ره ندهند اهرمن بدل
بیزار از پرستش کس جز خدای عشق
..
جز راه مستقیم نپویند در حیات
ننهند یا براه کج از راستای عشق
..
در این میانه از همه شوریده سر حسین
پیشی گرفت بهر جواب ندای عشق
..
یا رب جز از تو نیست کسی کردگار خلق
زی توست آفرینش هستی صفای عشق
..
بر ما هر آنچه را تو پسندی بود پسند
ای درد جانگداز تو دلرا دوای عشق
..
بعد از حسین فاطمه یاران پاک او
گفتند ما فدای حسین رهنمای عشق
..
خیاط لم یزل چو شنید این جواب دوخت
بر قامت رسای حسینی قبای عشق
..
بس قرنها که طی شد از آن ماجرای ذرّ
بر عرصۀ ظهور برآمد همای عشق
..
گرد آمدند جملۀ آن عاشقان پاک
بر دور شمع خامس آل عبای عشق
..
بودند پای بند به میثاق خویشتن
قربانیان راه خدا در منای عشق
..
آنجا به دور ماه ولایت یکی یکی
ناهید وار حلقه زدند اولیای عشق
..
لب تشنه جان به کف همه آمادۀ قتال
عباس کبشِ معرکه صاحب لوای عشق
..
شد غرق خون خیل جوانان هاشمی
با یاوران جان بکف و با وفای عشق
..
هم پیر سالخورده و هم طفل شیرخوار
بودند راه یافتگان آشنای عشق
..
جان باختند جمله به جانان خویشتن
گشتند با کمال شهامت فدای عشق
..
دادند نقد جان و خریدند وصل یار
طی شد چنین معاملۀ پا به پای عشق
..
افتاده روی خاک چو هفتاد یک شهید
بی یار ماند پادشه نینوای عشق
..
با اینکه از شهادت یاران فسرده بود
هم تشنه بود آینۀ حق نمای عشق
..
با این همه مقاتله میکرد با عدو
او را نبود مقصد دیگر سوای عشق
..
تیر سه پر چو قلب امام زمان شکافت
بگرفت طاقت از دلِ آن مبتلای عشق
..
از پشت ذوالجناح بیفتاد روی خاک
میخواند خود به حقّ فدا آن فدای عشق
..
گشتند جمع پنج تن آن جا که شد فرود
آنجا نه قتلگاه که خلوت سرای عشق
..
فوّاره وار خون رود از زخمهای تن
بر دل هوای وصلت و بر لب دعای عشق
..
یا رب هر آنچه امر تو باشد منم مطیع
صابر به هر بلا و رضا بر قضای عشق
..
ای جاودان که نیست زوال و فنا تو را
ای بسته بر بقای وجودت بقای عشق
..
از دست من بگیر و از این ورطه وارهان
به سوی خود بلند کن ای منتهای عشق
..
دریای بیکرانه و طوفان هولناک
کشتی شکسته المَدَد ای ناخدای عشق
..
میسوزم از جگر که نسوزند شیعیان
ای درد جانگداز تو ما را دوای عشق
..
بر شیعیان حکم شهادت بده مرا
خلعت بدوشم از کرم افکن ردای عشق
..
سر بر سریر عرش «جوانمرد» مینهد
گر شه دهد اجازه شود خاکپای عشق
..
..
#عالم_ذر #جوانمرد #فارسی #حسینیه #حسینیه_شهادت #زبدةالاشعار #حسینیه_جوانمرد

متن پیشنهادی:  ای آفتاب، چهره خود آشکار کن #مهدیه_سیداسماعیل_شرفی

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی