زبدةالاشعار

در وطن با شوق دیدار برادر مانده ام #حضرت_صغری_معروف_اهری

زبانحال حضرت صغری (س)
..
..
..
..
معروف اهری
..
..
..
..
در وطن با شوق دیدار برادر مانده ام
تار شد چشمانم از بس چشم بر در مانده ام
..
روح من با کاروان کربلا پربست و رفت
جسم بی روحم که در تسخیر بستر مانده ام
..
ای فلک آزرده ام از گردش بی رحم تو
دست این بازیگری ها زار و مضطر مانده ام
..
بخت و اقبالم نشد با آرزویم سازگار
دور از خویش و تبار و آل حیدر مانده ام
..
درد غربت را کشیدن در وطن مقدور نیست
آشنا گم کرده در شهر پیمبر مانده ام
..
واقفم در ناامیدی هم بسی امید هست
زین سبب همواره با امید اکبر مانده ام
..
روز و شب کارم شده ترتیل قرآن مجید
چند روزی زنده با الطاف داور مانده ام
..
کاش در آن قافله جایی برایم باز بود
حیف از آن کاروان دور و مکدّر مانده ام
..
گشت این بیماریم مانع که از همسنگران
این چنین حایل فتاده پشت سنگر مانده ام
..
نه سراغ از خواهرم دارم نه پیکی از پدر
چشم بر شوق وصال آن دو دلبر مانده ام
..
اکبرم را دوست دارم عشق او گنج من است
کنج این ویرانه دل مدفون این زر مانده ام
..
گر بیاید اکبرم بر راه او گیسوی خویش
فرش میسازم بداند روی باور مانده ام
..
گاه در رویای خود گهواره میبینم به خواب
بس که اندر خلوتم در فکر اصغر مانده ام
..
قد و بالای عمویم بسته اندر سینه نقش
دیده بر رخسار آن ماه منوّر مانده ام
..
خاندانم را خدایا باز بر من هدیه کن
با توکّل بر تو ای آغاز و آخر مانده ام
..
..

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

#جوادیه_محسن_کاویانی

دسته بندی درختی