حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
.
مرحوم حاج حسین لرزاده
.
.
صبح عاشورا که عباس جوان
ازعطش پژمرده دیدی کودکان
.
آمدی نزد برادر شاه عشق
گفت جانا سوختی خرگاه عشق
.
ده اجازت تا کفی آب اورم
تشنه گانِ رفته را تاب آورم
.
درجوابش گفت شاهنشاه زود
صبر در اینجا نمی باید نمود
.
گشت عازم شد سوار اسب خویش
عاشقان باشند بیگانه ز خویش
.
نارعشقش زد شرر برجان پاک
عشق گفتا هدیه آور جانِ پاک
.
زد بقلب لشکر دشمن چو شیر
گفت شاه عشق را باشم وزیر
.
شد پیاده مشگ را پر آب کرد
روی ماه از اشک خود سیراب کرد
.
مشگ آبی پرنمود از موج آب
تا تواند بلکه گردد کامیاب
.
عقل گفت اوّل گلویت ترنما
عشق گفتا مشگ را پُرترنما
.
خود ز سوز تشنگی لب می مکید
تا به گِردش لشکر دشمن رسید
.
کشت آنجا یک نزاع تن به تن
کُشت جمعی زان گروه پُرفتن
.
هلهله افتاد در قوم جهود
جنگ ما با او ندارد هیچ سود
.
جملگی با هم نمودند اتّحاد
بر سرش شوریده بستانند داد
.
زان میانه دست داد و آب ریخت
رشتۀ پیوند جانش را گسیخت
.
ریخت مشگ آب ورفت از کف توان
دشمن از اطرافش آمد ناگهان
.
من نمیگویم چه آمد بر سرش
یا چسان افتاد از زین پیکرش
.
شاه آمد سربه زانویش گرفت
معنی لوح و قلم از سر گرفت
.
گفت خم شد پشت من ای نوجوان
ای برادر کشته گشتی ایچنان
.
من چسان جسم تورا در جان کشم
سوی جانان پیکر بیجان کشم
.
در کنار نهر آب علقمه
جان فدا کردی بدون واهمه
.
در ره محبوب رفت از خود برون
گفت او انّا الیه راجعون
.
بارالها حرمت مردان پاک
حرمت خون شهید چاک چاک
.
حرمت عبّاس وعون وجعفرش
حرمت خون گلوی اصغرش
.
حرمت ثارالله و اطیاب عشق
حرمت شاه ولایت باب عشق
حرمت رعنا جوان شاه دین
حرمت شاه چهارم عابدین
.
حرمت زهرا و فرزندان او
حرمت ختم رسالت جان او
.
رحم فرما هرچه فرمائی خوش است
واگذاری جانِ من درآتش است
.
ما گنه کاریم لیک امیّد وار
از توبس (لرزاده) دارد انتظار
.
تا رود از ترس وحشتها برون
بلکه لا خُوف وَلا هُم یَحزَنُون
.
#عباسیه_حسین_لرزاده
#عباسیه_شهادت
#صبح_عاشورا_که_عباس_جوان
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
نظر دهید