زبدةالاشعار

مصائب_شام 10 #متن_روضه

#مصائب_شام 10
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️
.
?: @nohe_torki
.
? مجلس یزید
.
✔️ گستاخی مرد شامی و سپس شهادت او
.
یکی از وقایعی که تحمل آن مخصوصا از نظر معنوی بسیار دشوار بود اینکه در مجلس یزید مردی سرخرواز اهل شام نظرش به فاطمه دختر امام حسین علیه السلام افتاد و به یزید گفت:
یا اَمِیرَالمُومِنینَ هَب لِی هذِهِ الجارِیَهُ تُعِینُنی
ای امیرمومنان این کنیز را به من ببخش تا در زندگی به من کمک کند.
.
این درخواست بر این اساس بود که حاکمان اسلامی در جنگ های خود با کفار افرادی را اسیر می کردند و بعد یا آزاد می نمودند و یا می فروختند حکومت یزید آنقدر گستاخ بود که حتی این قانون را در مورد اسرای آل محمد (ص) نیز می خواست اجرا کند.
.
فاطمه سلام الله علیها می گوید: با شنیدن این سخن به خود لرزیدم و گمان کردم چنین کاری خواهد شد جامه عمه ام زینب سلام الله علیها را گرفتم و زینب سلام الله علیها که می دانست چنین کاری نخواهد شد به آن مرد شامی گفت:
کَذِبتَ وَاللهِ وَ لَوُمتَ ما ذاکَ لَکَ وَلا لَهُ
به خدا سوگند دروغ گفتی وخود را پست کردی نه تو چنین حقی داری و نه یزید.
.
یزید از این سخن قاطع حضرت زینب سلام الله علیها خشمگین شد و به زینب سلام الله علیها گفت: تو دورغ گفتی این کار بدست من است اگر بخواهم آن را انجام می دهم.
.
زینب سلام الله علیها فرمود: هرگز خداوند این کار را به دست تو نداده مگر اینکه از دین ما بیرون روی و به آئین دیگری در آئی
.
بار دیگر آن شامی گستاخی کرد و به یزید گفت: این دختر را به من ببخش یزید (که از سخنان آتشین زینب کبری سلام الله علیها سرکوب شده بود) به شامی گفت:
اُعزُب وَهَبَ اللُه لَکَ حَتفاً قاضِیاً
از من دور شو خدا مرگ قطعی را به تو ببخشد. (1)
.
و در روایت سیدبن طاووس آمده:
.
وقتی که شامی فهمید که زینب و فاطمه علیه السلام از دودمان پیامبر اسلام هستند اظهار پشیمانی کرد و به یزید گفت: خدا تو را لعنت کند آیا عترت پیامبر (ص) را می کشی و خاندانش را اسیر می کنی؟ به خدا سوگند من گمان می کردم که اینها اسیران روم هستند.
.
یزید خشمگین شد و دستور داد که آن مرد شامی را به شهادت رساندند. (2)
.
نه پدر تا که برش را ز دل خویش بگویم
نه برادر که به سویش ره امید بپویم
.
اهل مجلس همه در عشرت و شادی که مرا
رسن ظلم به گردن بود و بازویم
.
آل سفیان ز پس پرده به صد عزت و ناز
معجز کهنه نباشد که بپوشم رویم
.
ترسم از زاده سفیان که مرا بفروشد
یا اشاره کند از بهر کنیزی سویم
.
نه بد از کجروی چرخ گمانم که مرا
به اسیری برد و کس نگرد گیسویم
.
1- ترجمه ارشاد مفید ج 2ص 125-126
2- لهوف ص 187-بحار ج 45ص137
.

.

#مجلس_یزید
#متن_روضه
#سوگنامۀاشتهاردی
.
✍️ #زبدةالاشعار✍️
.
?: @nohe_torki

نظر

  • سلام علیکم
    اجر و مزدتان با ابی عبدالله که حقا عمل پر ارزش و گرانقدری انجام می دهید.
    بازنشر اشعار فاخر شعرای حسینی و در دسترس مداحان و روضه خوانان قرار دادن عملی است ریشه ای که موجب بالا رفتن سطح و کیفیت مجالس حسینی میشود…
    در ضمن متن تیتری که برای این شعر انتخاب کرده اید به اشتباه «شهادت» مرد شامی نوشته شده که مناسب است «به درک واصل شدن» یا کلماتی در این معنا جایگزین شود
    خدا قوت یاعلی

  • سلام علیکم
    اجر و مزدتان با ابی عبدالله که حقا عمل پر ارزش و گرانقدری انجام می دهید.
    بازنشر اشعار فاخر شعرای حسینی و در دسترس مداحان و روضه خوانان قرار دادن عملی است ریشه ای که موجب بالا رفتن سطح و کیفیت مجالس حسینی میشود…
    خدا قوت یاعلی

  • سلام سرور گرامی ام ممنونم از حضور زیبایتان …. قبولِ حضرت حق ان شاءالله

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی