من زینبم که بال و پرم را شکسته اند #زینبیه_موسی_آقایی

زبانحال عقیلةالعرب زینب (س)
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
موسی آقایی اردبیلی
.
من زینبم که بال و پرم را شکسته اند
آن سِدره ام که برگ و برم را شکسته اند
.
این کوفیان که سر به سجودند روز و شب
صدبار خطبه ی پدرم را شکسته اند
.
آتش به بابِ خانه ی حق الیقین زدند
پهلوی یارِ پشت درم را شکسته اند
.
من گشته ام انیس غم از پنج سالگی
این بار حرمتِ سفرم را شکسته اند
.
سگهای سنگدست بیابان بی کسی
تُنگ بلور پُر قَدرم را شکسته اند
.
عِقد ثمینِ شمس شرف را بریده اند
عَقد امینِ راهبرم را شکسته اند
.
چون گرگ یوسفِ ابن علی را دریده اند
چون سنگ قلب شعله ورم را شکسته اند
.
هفتاد و چند مرتبه جانش ستانده اند
هر بار افضل البشرم را شکسته اند
.
نزدیک نهر علقمه از بهر جرعه آب
بالِ همای تیز پرم را شکسته اند
.
ظلمت پرست پست چه داند بهای شمس
بد سیرتان سرِ قمرم را شکسته اند
.
عطشان و دست بسته در آغوش آفتاب
حلق ستاره ی سحرم را شکسته اند
.
فریادهای العطش و استغاثه ها
این قوم کور و کر کمرم را شکسته اند
.
عباس من کجاست که بیند به چشم خویش
نامحرمان حریم حرم را شکسته اند
.
خون کرده اند قلب رباب و رقیه را
احساس طفل نوحه گرم را شکسته اند
.
شلاق جانشین شده شمشیرو نیزه را
دلدادگانِ مفتخرم را شکسته اند
.
اطفال خسته ، روی به صحرا نهاده اند
امنیتِ رهِ گذرم را شکسته اند
.
اندوه و ناله خورده گره در گلویشان
از ساقه غنچه های ترم را شکسته اند
.
ورد زبانشان شده عباس الدخیل
در نی، نوای الحذرم را شکسته اند
.
سالار من بیا که به لب جان رسیده است
با ضربِ تازیانه سرم را شکسته اند
.
از رفتنت به آمدنت فکر میکنم
امیدِ چشم منتظرم را شکسته اند
.
من یک تنه به زخم کدامین نهم دوا
دردا حصار دورو برم را شکسته اند
.
غارتگران کوفه امانم نمی دهند
قدر تلاش پُر ثمرم را شکسته اند
.
دستم حریف ضربت شلاق ها نشد
دیدم که ضربه ها سپرم را شکسته اند
.
بازو و صورت و تن‌ طفلان کبود شد
لب تشنگان خونجگرم را شکسته اند
.
آخ… این رعییتان که رعایت نمی کنند
صد بار بیعت پدرم را شکسته اند
.
ِسنگند و حیرتا که به رقص جنون خویش
آیینه زار جلوه گرم را شکسته اند
.
چون نی اگر به ناله در آیم عجیب نیست
تا استخوانِ دادگرم را شکسته اند
.
.
#زینبیه_موسی_آقایی
#من_زینبم
#من_زینبم_که_بال_و_پرم_را_شکسته_اند
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki