وداع ماه مبارک رمضان
–
زبدة الاشعار
?: @nohe_torki
–
محمد فردوسی
.
وقت جدایی من و ماه صیام شد
یعنی غروب طلعت این بار عام شد
.
دارد بساط ماه خدا جمع می شود
آه درون سینه ی ما مستدام شد
.
توشه برای روز جزا برنداشتم!
فرصت گذشت و خوشه ی عمرم تمام شد
.
یادش به خیر … سوز مناجات نیمه شب
وقتی که با خدا دل ما هم کلام شد
.
یادش به خیر … لحظه ی افطار … تشنگی
نام حسین گفتن ما التزام شد
.
دست ادب به سینه نهادم به سوی او
اشکم روان و ذکر لبم اَلسَّلام شد
.
وای از دمی که خنده ی کوفی جماعتان
بر زخم بی شمار تنش التیام شد
.
هر کس به نوبه ی خودش از او بها گرفت
وقتی میان قتلگهش ازدحام شد
.
#رمضانیه_وداع #رمضانیه
#وقت_جدایی_من_و_ماه_صیام_شد
#محمد_فردوسی
#فارسی
.
#زبدةالاشعار
?: @nohe_torki
نظر دهید