دفن شهدا
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️
?: @nohe_tork
.
مرحوم غلامرضا شکوهی خراسانی
.
بس که نی در نینوا افتاده است
نایی دشت از نوا افتاده است
.
نالهها در پردهای از نقش خون
میکشد دل را به صحرای جنون
.
روی صحرایی که خواب لالههاست
آفتابی داغتر از نالههاست
.
لاله در دشتی که توفانی شده است
آسمان در آسمان فانی شده است
.
هر چه در دست دعا سجاده است
زیر تیغ آفتاب افتاده است
.
در تموزی سرخ همرنگ عطش
آیهها افتاده در چنگ عطش
.
بر ردای عشق، چاک افتاده است
آسمان در هرم خاک افتاده است
.
از کدامین شاخه این گلهای پاک
ای مردم! خفته در آغوش خاک
.
راستی راه دل هامون کجاست؟
ای دجله! چشمۀ این خون کجاست؟
.
کیست تا بشناسد این آیات را
یا بخواند دفتر مرآت را؟
.
از غبار راه میآید دلی
دل نه، دریایی کنار ساحلی
.
اینکه میگوید سفیر کبریاست
با نگاه این شهیدان آشناست
.
میشناسد قامت خورشید را
مشتری را، ماه را، ناهید را
.
میشناسد عشق را در خواب سرخ
ماه را در کوچۀ مهتاب سرخ
.
بشنود از کوهها فریاد را
انعکاس نالۀ سجاد را
.
ماه را پشت محاقی غرق سرخ
آفتابی بی حضور فرق سرخ
.
غنچۀ نازی که اینجا خفته است
زخم را پشت تبسم گفته است
.
اینکه اینجا همچو گل پرپر شده ست
با شمیم خاک همبستر شده ست
.
چشم او چشم و چراغ احمد است
اکبر است این، عطر باغ سرمد است
.
آن طرفتر در دل غمنالهها
قاسم افتاده میان لالهها
.
اینکه اینجا خفته در آغوش گل
چشم بسته بر لب خاموش گل
.
کیست؟ عبداللَّه پور مجتبی
مست مست از بادۀ قالو بلی
.
بنگرد آیینۀ احساس را
پارههای پیکر عباس را
.
دستهای آشنا! یاری کنید
با نگاه عشق همکاری کنید
.
تا که از این دشت برداریمشان
در حریر خاک بگذاریمشان
.
ای فراتر از نگاه عقلها
در غمت پیچیده، آه عقلها
.
در دل آیینههای پاک تو
این نگاه ما و آن هم خاک تو
.
این نگاهت گرم تر از آفتاب
بر زمین خواهش ما هم بتاب
.
تا ببوسم خاک در درگاه تو را
طی کنم در زندگی راه تو را
.
#دفن_شهدا
#بس_که_نی_در_نینوا_افتاده_است
#شکوهی_خراسانی
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
?: @nohe_torki
نظر دهید