دیر راهب
.
زبدة الاشعار
: @nohe_torki
مرحوم کهنموئی ( #ریاضی_تبریزی )
سر پر شور مهر عالم آرا
شبی را میهمان شد بر نصارا
زرنج راه رفع خستگی کرد
بر او راهب زدل وابستگی کرد
بدشمن داده نقد زر خریدیش
شده از دل غلام زر خریدش
زدوده گَرد خاک و خون ز رویش
به آب دیده داده شستشویش
شده محو تجلّای جمالش
چنان میکرد عرضه عرض حالش
که ای سر چون تو گشتی پرتو افکن
فزودی نور ایمان در دل من
که ای سر بردی از سرعقل و وشم
ندای الرّحیل آمد بگوشم
که ای سر بسکه وجه تو ملیح است
سرت گویا سر عیسی مسیح است
که ای سر که بریده از قفایت
چرا داده بدین گونه سزایت
که ای سر رشک جنّت گشت دِیرَم
مرا شرمنده کرد از خطّ سِیرم
که ای سر من ز اسرار تو ماتم
کنی پیچیده طومار حیاتم
بحق حضرت عیسی ابن مریم
مرا اگه کن از این سرّ مُبهم
که بینم انبیا را دل شکسته
لباس ماتم اندر تن نشسته
کند افلاکیان چاک گریبان
شده ختم رسل مبهوت و حیران
ترا با او چه نسبت باشد ای سر
زدیده اشک چون دریا شد ای سر
به گفتا گوئیا ان ذوالمصائب
بگوش جان شنو ای مرد راهب
حسینم من حسینم من حسینم
بجدّم مصطفی نور دو عینم
شَبَّر برمن برادر من شُبیرم
جفای مسلمین آورده دیرم
زبس اعمالشان آمد شگفتم
حقایق را همه بی پرده گفتم
مر ضد مرام خویش دیدند
لب دریا سرم تشنه بریدند
مر مانع شدند از نشر احکام
بریده سر کنم تبلیغ اسلام
نشد خاموش نور نارعشقم
سر نی عازم شهر دمشقم
بشام اندر سراغ جاثلیقم
به ره گم کرده هادی طریقم
تو هم باید بگیری را حق را
رهائی جمله فکر ما سَبَق را
بدانی مریم و عیساش فرزند
شود این هر دو مخلوق خداوند
ستائی خالق فرد و صمد را
بخوانی قُل هُوَالله اَحَد را
ز دیر آئی برون با خلق باشی
به دلها تخم تبلیغات پاشی
که عیب است انزوا در مذهب ما
بود سیّار عالم مکتب ما
در آن شب راهب از آیات قرآن
شده یک مؤمن تازه مسلمان
سحر گه نیزه دار آمد شتابان
ز راهب واستاند ماه تابان
چو دید آن مرد دیرانی که نا چار
نهد با دست خود گل در کف خار
بگفت ای مرد نادان ای بد اختر
بگیر این وجه نقد و کیسۀ زر
مزن بالای نی این ماه وش را
نرنجانی لب خشک از عطش را
مر اورا آفتی سخت و شدید است
زتیغ نازک دست یزید است
الا ای (کهنموئی) مرد دیندار
نماید روز وشب افکار بیدار
.
.
#سر_پر_شور_مهر_عالم_آرا
#فارسی
: @nohe_torki
نظر دهید