زبدةالاشعار

تا ز جور چرخ دون بر این دیار افتاده ام #حضرت_رقیه_مجتهدی

زبانحال حضرت رقیّه سه ساله در خرابه شام
..
..
..
..
مرحوم ابوالقاسم مجتهدی تبریزی
..
..
..
..
تا ز جور چرخ دون بر این دیار افتاده ام
از امید و عشق هستی بر کنار افتاده ام
..
کس نمیجوید نشانِ من ز بستان وجود
آن گل پژمرده ام کز شاخسار افتاده ام
..
باغبان چون از سرم دست نوازش برگرفت
در بهار زندگی از برگ و بار افتاده ام
..
تا که دور از دامن بابم نخواهم زندگی
قطرۀ اشکم که از چشم نظار افتاده ام
..
پایدار عشق منصورم ز مرگم باک نیست
از پی ایثار جان در پای دار افتاده ام
..
من بر آنم گلستان گردانم این ویرانه را
بلبلم اما بروی خار زار افتاده ام
..
شام تاریک از صفای روی من روشن شود
هالۀ شَمعَم که در این جویبار افتاده ام
..
عمّه جان گر رنج و آزارت دهم معذور دار
من زلطف بی شمارت شرمسار افتاده ام
..
گر رسد بابم زدر جان در رهش سازم فدا
دخت شاهنشاهم و دست گدا افتاده ام
..
خشت بالینم کن از پیراهنم سازی کفن
لاله ام از داغ اصغر داغدار افتاده ام
..
شد منوّر از قدوم پاک مهمان خانه ام
خانه ام فانوس و مهمان شمع من پروانه ام
..
..

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

#حضرت_رقیه_رمضانی_خاکی

دسته بندی درختی