زبدةالاشعار

زمین ز لطف و صفا گشت غیرت خضرا #فاطمیه_شبخیز

میلادیه حضرت زهرا (س)
..
..
مرحوم شبخیز
..
..
زمین ز لطف و صفا گشت غیرت خضرا
زِ یُمن مقدم محبوبۀ خدا، زهرا
..
گل حدیقۀ طاها، سرور جان علی
ز جود اوست وجود جهان و مافیها
..
مه سپهر جلالت که از فروغ رخش
چو روز هست منوّر لیالی یلدا
..
زهی شرف که زمین رشک آسمان گردید
ز فیض مقدم ریحانۀ رسول خدا
..
به طرف دشت و دمن شد قدح به کف لاله
که دَور،دَور گل است و زمان، زمان صفا
..
به چنگ،چنگ زند چنگی فلک از شوق
که آمد از پس پرده برون مه بطحا
..
ز نکهت سر گیسوی اوست مشک افشان
هوای گلشن صبح و دم نسیم صبا
..
به رفعتش نرسد مرغ عقل را پرواز
که پشّه را نه مجالی به اوج گاه هما
..
ز تار طرّۀ حورا حریر خرگاهش
حریم او حرم امن مریم و سارا
..
مگر زِ عنایت لطف آستین برافشانَد
جهان جهان به در آید فرشته و حورا
..
ز بودِ بود و نبودش به یکدگر نازد
چهار مادر و شش خواهران و هفت آبا
..
به طالبان ولا بس تقرّب حرمش
بگو به شیخ از آنِ تو جنّت المأوا
..
زبان به وصف صفات وجود او قاصر
در این مقایسه ما قطره ایم و او دریا
..
صواب نی که ز خورشید آورم شاهد
به ماه نسبت او گر دهم خطاست خطا
..
ز عشق لیلی و مجنون حدیث کمتر گوی
مخوان فسانۀ بیجا ز وامق و عذرا
..
وجود عالم و آدم طفیل هستی اوست
رهین منّت جودش چه پادشا چه گدا
..
فروغ جلوۀ حسن ازل کز او گردید
جهان ز فرط تجلّی چو سینۀ سینا
..
کلید روضۀ رضوان بدست رحمت اوست
که بی رضایت او کی توان نهادن پا
..
چراغ عقل و خرد پیش پرتو حُسنش
به پیش جلوۀ صبح است همچو نور سُها
..
کجا به دامن هرکس زنم به عالم چنگ
کز اوست در دو جهان شیعه را نجات و رجا
..
فرو ببند از وصف ذات و اوصافش
مقام فاطمه را بس حدیث اهل کسا
..
سمند خامه به صحرای مدحتش لنگ است
اگر چه خضرِ تفکّر مراست راهنما
..
ولی ز بادۀ جام ولا چنان مستم
که پا ز سر نشناسم ز دولت صهبا
..
اگر به رشحۀ جودش بَرد پی اسکندر
طلب دگر نکند همچو خضر آب بقا
..
شکسته باد قلم جز تو گر نویسد مدح
بریده باد زبان گر کند به غیر ثنا
..
و لیک در عجبم از سپهر حادثه جو
نکرد از چه مدارا به بضعۀ طاها
..
مگر مقام جلالش فلک نمی دانست
که هست خلد برین کمترین مقام او را
..
ندانم از چه خطا کرد پنجۀ تقدیر
نشان تیر بلا شد دل غزال ولا
..
ز کینه، شعلۀ جوّاله ای که خصم افروخت
بسوخت زآتش آن، دل جدا و دیده جدا
..
گذشت شعلۀ جانسوز آتش دشمن
از آستان ولا تا به کاخ او ادنی
..
به گوش جان رسدم هر دم از در و دیوار
هنوز گریه سبطین و نالۀ مولا
..
به سوگ زهرۀ زهرا سزاست گر پوشد
عروس حجلۀ گردون ز غم به تن شو لا
..
خموش باش دراینجا سخن مگو، «شبخیز»
چه جای نوحه به میلاد حضرت زهرا
..
..
..
#فاطمیه #شبخیز #فاطمیه_میلادیه #فارسی #زبدةالاشعار

متن پیشنهادی:  گل عذاریم اولدی نیلی #فاطمیه_فکری_اردبیلی

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی