زبدةالاشعار

شب چراغان است بزم آسمان #17ربیع_عابد_تبریزی

ولادت حضرت محمد (ص)
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
مرحوم عابد تبریزی
.
شب چراغان است بزم آسمان
چشمه سار نور جوی کهکشان
.
اختران قندیل طاق آویز شوق
شمع بزم افروز شورانگیز شوق
.
ماه زرّین زورقی بی بادبان
در دل دریای مینایی روان
.
عطر جان دارد نسیم شامگاه
گویا از باغ رضوان کرده راه
.
ورد «جاء ألحق» به لب فوج ملک
نغمه پرداز ارغنون ساز فلک
.
شب بود آبستن اسرار حق
تا برآرد جلوه «ربّ الفلق»
.
چون سحراز جیب شب سر می کشد
پرده از انوار حق بر می کشد
.
پاره می گردد حجابات ظُلم
از فروغ طلعت حسن قِدَم
.
دورباش صبح راند تیرگی
نور بزداید ظُلَم با چیرگی
.
زانکه از ره سرّ سرمد می رسد
موکب نور محمّد می رسد
.
انتظار روزگار آید به سر
نور حق زاید به ترکیب بشر
.
کودکی، مهد رسالت جای او
بر فراز عرش اعلا پای او
.
نور حُسنش فالق صبح ازل
ذات او چون ذات یزدان لم یزل
.
اولین خلق از خلایق چهر او
بلکه خلقت ذرّه ای از مهر او
.
نی خطا شد، گر نبودی خلقتش
خود نبودی خلقت و ماهیّتش
.
سرّ تکوین شئون کاینات
رمز استمرار هستی و حیات
.
اولین نور آخرین شور قیام
قول حق را مطلع و حسن ختام
.
انبیا او را مبشّر نو به نو
آفتابی، اخترانش پیشرو
.
تا پذیرش را جهان آماده شد
هرچه زیبایی ز مادر زاده شد
.
نازم آن صبحی که با نور فلق
ارمغان آورد فخر «ماخلق»
.
نازم آن طفلی که عقل نکته دان
پیش او چون کودک سر عشر خوان
.
پایۀ ظلم و ستم لرزید از او
چهرۀ داد و خرد خندید از او
.
عدل و دین با خود مبارک باد گفت
مام او را خانه ات آباد گفت
.
جهل بر سر زد که دانایی رسید
کور شد ظلمت که بینایی رسید
.
لرزه در کاخ ستمکاران فتاد
شعله اندر کشت جباران فتاد
.
آمد آن نور جلی از استتار
تا زداید از رخ هستی غبار
.
کرد آداب اوایل جمله نسخ
عزم ستوارش بری از نقض و فسخ
.
خط بطلان بر همه ادیان کشید
تا ندای «ها هُوَ الرّحمن» کشید
.
کعبه را پرداخت از لوث صنم
کرد پر از نغمۀ «یا ذَالکَرَم»
.
کرد معراجی که اینک راز من
مصحفی آورد کاین اعجاز من
.
زان سفر راه کج اندیشان ببست
زین بیان رونق فصاحت را شکست
.
کفر و جهل آنگه که غوغا کرده بود
فتنه و آشوب بر پا کرده بود
.
آن نگین خاتم پیغمبری
انبیا را روح ارج و برتری
.
آن نبوت را زنامش افتخار
وز وجودش این طلا کامل عیار
.
آمد آن معیار آگاهی و داد
تا دهد بر آدمی درس وداد
.
برکَنَد انگیزۀ آلام را
سرنگون سازد همه اصنام را
.
از تفرّق تا شود دلها رها
آمد او تا رب کند ارباب را
.
پر طنین سازد ندای یا احد
اوج گیرد شور «الله الصمد»
.
آید از گلدسته ها در هر کران
نغمۀ تکبیر و گلبانگ اذان
.
وارهاند آدمیت از نفاق
برکَنَد بنیان ظلم و افتراق
.
یک زبان گردد همه اهل جهان
کلمۀ توحید گوید آن زبان
.
بگسلد زنجیرها و بندها
بشکند نیرنگها، ترفندها
.
برفتد آیین استعمارها
جمله انسانی شود معیارها
.
ره یکی مقصد یکی منزل یکی
تن جدا از تن و لیکن دل یکی
.
خلق را گردد عیان سرّ نهاد
جملگی پویند راه اتّحاد
.
هم صدا آوای وحدت سردهند
دست اندر دست یکدیگر دهند
.
از صفا گلشن کنند این خاکدان
از صفا آری شود گلشن جهان
.
ور گیاهی هرزه روید در چمن
می توان کردن به وحدت ریشه کن
.
آدمی را آنچه رمزعترت است
وحدت است و وحدت است و وحدت است
.
کی توان ذات نبی «عابد» ستود
باد از ماهر زمان او را درود
.
#17ربیع_عابد_تبریزی
#پیامبراسلام_میلادیه
#شب_چراغان_است_بزم_آسمان
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki

متن پیشنهادی:  تو ای به حسن بی مثل فروغ کبریا حسن #حسنیه_عابد_تبریزی

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی