زبدةالاشعار

گزارش جانسوز مسلم گچکار از حالات کوفه #متن_روضه

#کوفه
گزارش جانسوز مسلم گچکار
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️

?: @nohe_torki

.

مسلم کچکار می گوید:
.
ابن زیاد مرا برای تعمیر قصر دارالاماره طلبیده بود و من درگاه های آن قصر را با گچ استوار می کردم ناگه صدای عظیم و هیاهو شنیدم از خادمی که در آنجا بود پرسیدم چه خبر است گفت: هم اکنون سرخارجی را که بر یزید خروج کرده بود به کوفه می آورند گفتم: این خارجی کیست؟
گفت: حسین بن علی
.
مسلم می گوید: ساعتی صبر کردم تا خادم بیرون رفت آنگاه طپانچه بر صورت خود زدم که نزدیک بود دو چشمم کور گردد دستم را از گچ شستم و از پشت قصر بیرون رفتم تا نزدیک محله کناسه رسیدم دیدم مردم اجتماع کرده اند و منتظر ورود سرها و اسیران هستند طولی نکشید که چهل محمل و کجاوه دیدم که بر چهل شتر نهاده اند و بانوان و کودکان حرم امام حسین علیه السلام را در آن محمل ها قرار داده اند.
.
امام سجاد علیه السلام را دیدم که او را بر شتر بی روپوش سوار کرده اند و از رگهای گردن او (بر اثر زخم غل جامعه) خون می آید و می گرید و اشعاری می خواند (که دو شعر مطلع آن چنین است:)
.
یا اُمَّهَ السَّوءِ لا سَقیاً لِرَبعِکُم
یا اُمَّهً لَم تُراعِی جَدَّنا فِینا
لَو اَنَّنا وَ رَسُولُ اللهِ یَجمَعُنا
یَومُ القِیامَهِ ما کُنتُم تَقُولوُنا
تُصَفِّقُونَ عَلَینا کَفَّکُم فَرَحاَ
وَ اَنتُمُ فِی فِجاجِ الاَرضِ تَسبُونا
.
ای امت بد باران بر محل سکونت شما نبارد ای امتی که احترام جد ما را در مورد ما رعایت نکردید اگر خداوند ما را با رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز قیامت جمع کند در جواب بازخواست رسول خدا صلی الله علیه و آله چه می گویید؟
شما از شادی کف می زنید با اینکه ما را به عنوان اسیر در راه ها عبور می دهید.
.

مسلم می گوید: دیدم بعضی از زنهای کوفه خرما و گردو نان آورده اند و به کودکان حرم که در محملها بودند می دهند.
.

ام کلثوم علیه السلام فریاد زد:
.
یا اَهلَ الکوفَهِ اِنَّ الصَّدَقَهَ عَلَینا حَرامٌ
ای مردم کوفه صدقه بر ما حرام است(1)
.
آن غذاها را از دست و دهان کودکان می گرفت و به طرف مردم کوفه می انداخت منظره به گونه ای شد که سراسر کوفه (بجای شادی) مبدل به ضجه و گریه گردید.
.

ام کلثوم (س) سرش را از محمل بیرون آورد و فرمود:
.
صَه یا اَهلَ الکوفَهِ تَقتُلُنا رِجالُکُم وَ تَبکِینا نِسائُکُم، فَالحاکِمُ بَینَنا وَ بینَکُم یَومَ فَصل القَضاءِ
.
خاموش باشید ای اهل کوفه مردان شما ما را می کشند و زنان شما بر ما گریه می کنند خداوند بین ما و شما در روز قیامت در دادگاه عدل الهی خود حکم فرماید.
.

ناگهان هیاهو برخاست دیدم سرهای شهدا را وارد کوفه کردند در پیشاپیش آنها سر مقدس امام حسین علیه السلام که مانند زهره و ماه بود و شبیه ترین مردم به پیامبر صلی الله علیه و آله و محاسنش به سیاهی خضاب شده بود روی نیزه قرار داشت.
.

✔️ مرثیه حضرت زینب (س)
.
مسلم گچکار در ادامه سخن گفت: وقتی که زینب کبری (س) در میان محمل سر نازنین برادرش حسین علیه السلام را بر روی نیزه دید :
.
فَنَطَحَت جَبِینُها بِمُقَدَّمِ المَحمِلِ حَتّی رَاینا الدَّمَ یَخرُجُ مِن تَحتِ قِناعِها
حضرت زینب (س) بر اثر شدت اندوه کنار پیشانی را بر محمل کوبید و دیدیم خون را زیر مقنعه او جاری شد.
و سپس با سوز و گداز به سر مقدس حسین علیه السلام رو کرد و چنین مرثیه خواند:
.
یا هِلالاً لَمّا استَتَمَّ کَمالاً
غالَهُ خَسفَهٌ فَابدا غُرُوباً
ما تَوَهَّمُت یا شَقِیقَ فُوادِی
اِنَّ هذا مَقدَّراً مَکتُوباً
یا اَخی فاطِمَ الصَّغِیَرِه کَلِّمها
فَقَد کادَ قَلبُها اَن یَذُوبا
یا اَخِی قَلبُکَ الشَّقِیقُ عَلَینا
ما لَهُ قَد قَسی وَ صارً صَلِیباً
ما اَذَلَّ الیَتِیمُ حِینَ یُنادِی
بِاَبیهِ وَ لا یَراهُ مُجِیباً
.
یعنی :
.
ای ماه نوی که چون به کمال رسیدی خسوف ترا فرا گرفت و پنهان شدی
ای پاره دلم گمان نمی کردم چنین روز و مصیبتی مقدر شده باشد.
ای برادرم! با این فاطمه کوچک سخن بگو که نزدیک است دلش آب شود و گداخته گدد. برادرم! آن دل مهربان تو چرا نسبت به ما نامهربان شده است.
برادرجان! چقدر برای یتیم سخت است که او پدرش را صدا بزند ولی پدر پاسخ او را ندهد؟
.
حضرت زینب (س) در این اشعار غیر از فاطمه خردسال از امام سجاد علیه السلام نیز یاد کرد و گفت:
.
یا اَخِی لَو تَری عَلِیَّاً لَدَی الاَسرِ
مَعَ الیُتم لا یُطِیقُ جَواباً
کُلَمّا اَوجَعُوهُ بِالضَّربِ نادا
کَ بِذُلٍّ یُفِیضُ دَمعاً سَکُوباً
یا اَخِی ضُمَّهُ اِلَیکَ وَ قَرِّبهُ
وَ سَکِّن فُوادَهُ المَرعُوبا
.
برادرجان! کاش علی (امام سجاد ) را هنگام اسیر کردن می دیدی با یتیمان دیگر که یارای سخن گفتن نداشت.
هر وقت او را می زدند و می آزردند تو را به زاری می خواند و سرشگ روان از دیده می ریخت.
ای برادر جان! او را در آغوش خود بگیر و نزدیک خون کن و دل آشفته او را آرامش بخش (2)
.
ای یک جهان برادر وی نور هر دو دیده
چون حال زار خواهر چشم فلک ندیده
.
خورشید برج عصمت شد در حجاب ظلمت
پشت سپر حشمت از بار غم خمیده
.
دردانه بانوی دهر بی پرده شهره شهر
دوران چ ه کرده از قهر با ناز پروریده
.
ای لاله دل ما ای شمع محفل ما
برنی مقابل ما سر بر فلک کشیده
.
بنگر به حال اطفال در دست خصم پامال
چون مرغ بی پر و بال کز آشیان پریده
.
یکدسته دل شکسته بندش بدست بسته
یک حلقه زار و خسته خارش بپا خلیده
.
بر بسته دست تقدیر بیمار را به زنجیر
عنقاء قاف و نخجیر هرگز کسی شنیده (3)
.
آهش زند زبانه روزانه و شبانه
از ساغر زمانه زهر الم چشیده
.
گر مو به مو بمویم آرام دل بجویم
از آنچه شد نگویم با آن سر بریده(4)
.
( از دیوان آیت الله اصفهانی کمپانی)
ـــــــــــــــــــــــــــــ
1- باید توجه داشت که به قول فقهاء صدقه مستحبی بر بنی هاشم حرام نیست و در مورد فوق گویند: چون مردم کوفه نذر می کردند تا مثلا به اسیران صدقه بدهند صدقه واجب می شد و صدقه واجب بر بنی هاشم حرام است
2- بحار ج 45 ص114-115-نفس المهموم ص221-222
3- یعنی: ایا کسی شنیده که سیمرغ بلند پرواز کوه قاف در صید دشمن قرار گیرد؟
4- مویش، یعنی گریه و زاری، بنابراین معنی این مصرع چنین است: اگر برای هر حادثه جانسوز زاری کنم دلم آرام نمی گیرد.
.

#کوفه
#متن_روضه
#سوگنامۀاشتهاردی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️

?: @nohe_torki

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی

Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

More results...

Generic filters

Filter by Custom Post Type

نتایج بیشتر ...