نه جنگ تحمیلی … نه صلح تحمیلی …
..
..
..
محمد رسولی
..
..
..
به نام او که از آیات او بسیار باید گفت
خدا زنده است، این را اول اخبار باید گفت
..
خدای اَنتم الاعلون، وقت نصرت و امداد
خدای وعده های صادق لایخلف المیعاد
..
خدا از عمر نوح آیینه ای هم قدّ ایمان ساخت
همان نوحی که کشتی را به امرش در بیابان ساخت
..
و ابراهیم در هر امتحان بر او توکّل کرد
خدا در آتش نمرود بین شعله ها گُل کرد
..
خداوندی که از نیل خروشان جاده می سازد
و اعجاز از عصایی پیش پا افتاده می سازد
..
عزیز مصر، روزی یوسف در چاه افتاده است
خدای ما خدای لحظه های خارق العاده است
..
به خاک ذلّت افتاده است، پیش او تکبّرها
خدای بدر، آن پیروزی دور از تصوّرها
..
به صدها جلوه ما آن روح را در کالبد دیدیم
خدای بدر را در عبرت تلخ اُحُد دیدیم
..
خدا در خط به خط وعده های راستین پیداست
خدا در ضرب شمشیر امیرالمومنین پیداست
..
حسین ابن علی در قتلگاه او را تماشا کرد
جهان راه خودش را از همان گودال پیدا کرد
..
فراتر از همه تحلیل ها، آری خدایی هست
تماشاچی مباش ای دل، تو را هم کربلایی هست
..
خدا امروز هم مانند دیروزش خدایی کرد
خدا بود آنکه در تشییع «سیّد» خودنمایی کرد
..
فقط او مرگ را اینگونه در انظار زیبا کرد
خدا در لحظه های آخر «سِنوار» غوغا کرد
..
خدای «حاج قاسم»، آن بزرگ روستازاده
همان مردی که با اخلاص دنیا را تکان داده
..
در آن باران و مه تنها خدا تسکین مردم شد
شبی که تکّه ای از قلب ما در «ورزقان» گم شد
..
خدا حالا «رئیسی» را به یک حجّت بدل کرده است
چه زیبا پیکرش را پرچم ایران بغل کرده است
..
خدا این اشک ها را عصر عاشورا سیاسی کرد
یکایک سوگواری های ما را هم حماسی کرد
..
خدا با ماست، او اینجاست، هم مقصود، هم راه است
همیشه نصرتش در باور ان تنصرالله است
..
خدا در غزه افشا کرد، راز روزگار این است
که معیار شرافت نسبت ما با فلسطین است
..
نمانَد ظلم پابرجا، نمانَد سرخوشی هایش
مگر فرعون خیری دیده از کودک کشی هایش
..
به جولان ستم تاریخ هم در حال تکرار است
معاویه است در شام اینچنین سرگرم کشتار است
..
خدا زنده است و حِرمان است در زندان خود ماندن
خدا زنده است و کُفران است در بُهت اُحد ماندن
..
مبادا دست روی دست بگذاریم و بنشینیم
اگر حرکت کنیم، آن قلّه را نزدیک می بینیم
..
در این اوضاع وانفسا مباش از بی تفاوت ها
تبر بر دوش باید بود در پیکار با بت ها
..
اگرچه سفره ها زخمی شد و این زخم کم هم نیست
یقین داریم امّا خارج از این مرز مرهم نیست
..
نجابت، پایمردی، یک دلی، ایمان، امید اینجاست
به هر سو رو کنی، جانی جوان، سروی رشید اینجاست
..
ز خاطر بردن این سروها رسم فتوّت نیست
و ما را جز شهیدان با کسی عقد اُخوّت نیست
..
نیندازیم کشور را به دام حزب بازی ها
در این جنگ روایت ها در این بن بست سازی ها
..
بدا بر حال آن چشمی که در این روزها خواب است
به هر نحوی تماشا می کنم، این جنگ احزاب است
..
به اسم صلح، در دستان شیطان نامۀ جنگ است
هراسی نیست در دل ها، اگر هنگامۀ جنگ است
..
هراسی نیست از شیطان، ز های و هوی طغیانش
اگر او می کند آغاز، دست ماست پایانش
..
نترسیم و نترسانیم، ترس آهنگ ابلیس است
بدان که ناامیدی آخرین نیرنگ ابلیس است
..
تمام زخم های ما برای حفظ این خانه است
کسی با گرگ اگر فکر توافق کرد، دیوانه است
..
بیا ای هم وطن فریاد شو ضد فراموشی
خیالی خام را دیده، شتر در خواب خرگوشی
..
بگو از دیرباز این مرز وقت رزم چالاک است
از این قلدرترش امروز در خروارها خاک است
..
بسوز ای سعی باطل، پرچم ایران نمی سوزد
نمی دانی مگر در شعله ها ایمان نمی سوزد
..
گمان بردی که این بار این حکایت فرق خواهد کرد؟
خدا فرعون را یک بار دیگر غرق خواهد کرد
..
هر آنچه داشتی رو کرده ای، این آخرین برگ است
سر جان شرط می بندم، قمار آخرت مرگ است
..
ولی ما وعدۀ حقّیم و از باطل نمی ترسیم
شهادت آرزوی ماست، از قاتل نمی ترسیم
..
به کف پیراهنی خونین، کسی از راه می آید
خدا زنده است ای مردم، ولیّ الله می آید
..
به استقبال او فریاد شد: انّا علی العهدی
کسی که هست عیسی از حواریون او مهدی
..
..
..
#انتقام_ملی #محمد_رسولی
#به_نام_او_که_از_آیات_او_بسیار_باید_گفت
#فارسی
#زبدةالاشعار #حماسی #ایران #وطن

نظر دهید