جناب حرّ
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️
?: @nohe_torki
.
مرحوم نیر تبریزی
.
دید چون مردان تضرع کردنش
کرد طوق بندگی در گردنش
.
گفت بازا که در توبه است باز
هین بگیر از عفو ما خط جواز
.
گر دو صد جرم عظیم آورده ای
غم مخور رو بر کریم آورده ای
.
گفت ای شاهان غلام درگهت
چون در اول من شدم خار رهت
.
هم مرا نَک پیش تاز جنگ کن
در قطار عشق پیش آهنگ کن
.
تاخت سوی رزمگه چون شیر مست
خط آزادی ز مولایش به دست
.
گه سواره گه پیاده جنگ کرد
عرصه را بر لشگر دون تنگ کرد
.
چون ز پا افتاد آن غرّنده شیر
با تضرع گفت شاها دست گیر
.
ای تو بر آدم رسانده روح را
وی تو از طوفان رهانده نوح را
.
ای تو از یم کرده موسی را رها
کرده در دستش عصا را اژدها
.
ای مجیب دعوت یوسف به یم
وی نجاتش داده از ظلمات غم
.
خواهم اینک جان سپردن در رهت
ماه نو دیدن جمال چون مهت
.
شه طبیبانه به بالین آمدش
دُر فشان از چشم خونین آمدش
.
چشم حق بین بر رخ او بر گشود
گفت کای فرمانده ملک وجود
.
هرگز این طالع نبودم در حساب
که نوازد ذره ای را آفتاب
.
پر زنان در دامن شه جان فشاند
مرد نامی مُرد نامش زنده ماند
.
#حر
#اصحاب_الحسین
#دید_چون_مردان_تضرع_کردنش
#نیر_تبریزی
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
?: @nohe_torki
نظر دهید