زبدةالاشعار

اگر دشمن زند بعد از تو سیلی دخترت را هم #حضرت_رقیه_سیدمحمد_رستگار

زبانحال حضرت رقیّه (س) در خرابۀ شام
.
.
.
سید محمد رستگار
.
.
اگر دشمن زند بعد از تو سیلی، دخترت را هم
عجب نبْوَد زدند این قوم، بابا مادرت را هم
.
گرفتی پیرهن از عمّه، پوشیدیّ و دانستم
که غارت می کند دشمن، لباس پیکرت را هم
.
اگر چه خوب می دانست، دیگر برنمی گردی
چسان آرام کردی وقت رفتن، خواهرت را هم؟
.
همه وقت وداع از مهر، روی یک دگر بوسند
نمی دانم چرا بوسید، عمّه حنجرت را هم
.
نگردد زین مصیبت خشک، چشم اشک بار من
که دادی با لب تشنه ز کف، آب آورت را هم
.
من از دستان خون آلوده ات دانستم، ای بابا
که کشتند از عداوت، شیر خوار مضطرت را هم
.
تو پشت خیمه پنهان کردی آن قنداقۀ خونین
ولی دشمن زند بر نیزه، رأس اصغرت را هم
.
تو از رخسار من خواندی اسارت را و خوش حالم
از این مطلب که خواندم من نگاه آخرت را هم
.
تو که با دختر مسلم، محبّت آن چنان کردی
بیا بنْشین و بنشان در برِ خود، دخترت را هم
.
به جان مادرت زهرا که خیلی دوستش داری
مبَر از یاد در روز قیامت، نوکرت را هم
.
.
.
#حضرت_رقیه #سیدمحمد_رستگار #حضرت_رقیه_شهادت #فارسی #زبدةالاشعار

متن پیشنهادی:  بو خرابه یر که آلِ حیدره مکاندور عمّه #حضرت_رقیه_شانی_تبریزی

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی