زبدةالاشعار

باز شور طبع شد دمساز دل #فاطمیه_حزین_خسروشاهی

تندیس حیا
در مدح و شهادت حضرت زهرا (س)
..
..
مرحوم حاج حیدر خسروشاهی (حزین)
..
..
باز شور طبع شد دمساز دل
با زبان خامه گوید راز دل
..
راز دل باشد نهان اندر نهان
از بیان قاصر زبان عارفان
..
خامه ای را گر بُود صدها زبان
هر زبانی را بهر دم صدها بیان
..
باز گوید تا دم یوم نشور
همصدا با موکب امواج نور
..
از هزاران یک نمیگردد ادا
از جلالتهای بنت مصطفی
..
نی خطا شد کو جلالت را جلال
تا رسد بر پای نور لایزال
..
نور را کو آن بها و آن ضیاء
تا شود ماهیّت خیر النّساء
..
نور باشد پردۀ ماهیتش
ما سوا را بهر درک رؤیتش
..
خود جلالت را جلال و شان ازو
اعتبار عالم امکان ازو
..
آنکه عزّ و شأن را زو اعتبار
خود بهین محبوبۀ پروردگار
..
واژهٔ عصمت ازو دارد شرف
خود عفاف از عفت او متّصف
..
تا ابد معنا ازو دارد حجاب
پرده دار حرمت او آفتاب
..
جنت و حور و قصور و سلسبیل
پیش پای او متاعی بس قلیل
..
کوثر و تسنیم اندر انتظار
بر شرفیابی از آن والا تبار
..
رفته در گِل پای عقل و وهمها
مانده حیران جمله درک و فهمها
..
کیست این بانوی کلّ کاینات
کیست این صدّیقۀ طاها صفات
..
کیست این انسیّۀ حورا سرشت
روشن از انوار او باغ بهشت
..
منزلت بین بعد ختم المرسلین
منزل او مهبط روح الامین
..
بر «فداها» او مخاطب از رسول
زین خطاب و زین بیان حیران عقول
..
دختری را منزلت بین فر نگر
بوسه بر دستش زند خیرالبشر
..
کون و امکان سرخوش از سر مستیش
ما سوا رشحی ز ابر هستیش
..
گر نبود او خلقت عالم نبود
صحبت از نسل بنی آدم نبود
..
سورۂ کوثر شود تفسیر ازو
بی شُمَر آیات را تعبیر ازو
..
عقل کل را در مقام مادر او
مرتضی را فرد کفو و همسر او
..
گر نبود آن نیّر چرخ حیا
تا ابد بی کفو ماندی مرتضی
..
آسمان یازده مهر منیر
مهر و مه در پرتو قدرش اسیر
..
ملک عالم را کجا باشد مجال
بر شناسائی آن عین الکمال
..
در دم محشر ز لطف داورش
خلق را گردد عیان جاه و فرش
..
خود شفاعت را عنان در دست اوست
حکم عفو عاصیان در دست اوست
..
قهر او قهر خدای لایُری
ذات بیچون بر رضای او رضا
..
از عنایات خدای کاینات
نیست همتا حضرتش را در صفات
..
بیند از نور جمالش آفتاب
تا ابد ماند ز خجلت در سحاب
..
در مدیح آن دُر دَرج کمال
جز نبیّ و مرتضی و غیر آل
..
آنچه گفتند و همی خواهند گفت
هر که هر دُرّى بقدر وُسع سُفت
..
قطره ای نَبوَد ز اقیانوسها
ذرّه ای نَبوَد ز مهر پرضیا
..
مهر و ماه و بر و بحر و نه فلک
عرش و فرش و کرسی و جنّ و ملک
..
جمله مرهون نوال عام او
بر محبّانش جنان انعام او
..
با چنین شأن و جلالت ای عجب
بعد بابش فرقه ای غافل ز رب
..
قدر آن والا گهر نشناختند
تیغ ایذا و عداوت آختند
..
آتشی افروختند اهل عناد
کز شرارش سوخت طاها را نهاد
..
کینه ای آن قوم بی تمییز بست
مهبط جبریل را حرمت شکست
..
از جفای آن گروه کین شعار
آه، تندیس حیا شد زخمدار
..
از شرار آتش اصحاب نار
سوخت اهل نور را دار و دیار
..
همچو قدرش قبر پرارجش نهان
زین نهائی در تَحَسُّر دوستان
..
..
آه ای ناموس دین یابن الحسن
ای ولی حق امام ممتحن
..
..
کی شود ای خود تودست انتقام
تیغ خون پالا بر آری از نیام
..
ریشۀ جور و جفا را برکَنی
آتشی بر خرمن ظلم افکنی
..
اهل کین بعد از رسول مصطفی
آن جسارتها که کردند از جفا
..
سیر شد از زندگانی مادرت
ای سر و جانها فدائیّ سرت
..
باغ دین را از هجوم زاغها
غنچه ای از شاخ عصمت شد جدا
..
غنچه پرپر شاخه اندر التهاب
زین تطاول بلبلان در اضطراب
..
حمله ای کز آن گروه شوم شد
باغبان مظلوم و گل مصدوم شد
..
عاقبت آن صدمه کار خویش کرد
باغ دین را شد خزان شاداب ورد
..
با دلی پرخون گل خود باغبان
زیر خاکش کرد تنهائی نهان
..
گل مگو روح علی در خاک شد
روح مجروح علی در خاک شد
..
شد چها آن شب نداند جز خدا
عالم امکان نشد ویران چرا
..
نامه کوته کن «حزین» زین شرح غم
شد مصیبت بس گران جَفّ القلم
..
مسئلت کن از خدای لامکان
تا بُوَد از جنت و دوزخ نشان
..
باد احبابش بجنّت کامیاب
دشمنان وی مخلّد در عذاب
..
قسمت اهل ولایت نور باد
منکران را دیده و دل کور باد
..
..
..
#فاطمیه #حزین_خسروشاهی #فاطمیه_مدح #فاطمیه_شهادت #فارسی #زبدةالاشعار

متن پیشنهادی:  شاد اولمادی بیر لحظه دنیاده خانم زهرا #فاطمیه_علومی_تبریزی

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی