زبدةالاشعار

ای جلال تو نمایندۀ اجلال خدایی #رضویه_خوندل_تبریزی

مدح امام رضا (ع)
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki
.
مرحوم خوندل تبریزی
.
ای جلال تو نمایندۀ اجلال خدایی
عزت خطۀ طوسی، شرف کشور مایی
.
تو کریمی، تو رحیمی تو عطوفی تو رئوفی
تو به تقدیر شکیبا، تو به تدبیر رضائی
.
جای دارد که به فردوس زند طعنه حریمت
آن چنان در حرمت، هست فزاینده صفایی
.
گر چه گویند خلایق که تویی ضامن آهو
بلکه تو ضامن هر بیکس و افتاده ز پایی
.
خوان احسان تو گسترده تر از سفرۀ جنت
ریزه خوار از کرم و فضل تو، صد حاتم طائی
.
شهریاران همه شاد از تو به یک نیم نگاهی
سرفرازان همه خاضع به تمنای عطائی
.
فقر را جد تو چون فخر شمرده است از آن رو
تو امید فقرایی، تو معین الضعفائی
.
تو امامی، تو امیدی، تو امیری، تو پناهی
تو شهنشاه جهانی نه غریب الغربائی
.
پوش زرین مزار تو به خورشید نازد
تو فروغی به مه و مهر، تو خود نور و ضیائی
.
آن دری را که در آن روز به جابش ننهادند
لطف و احسان تو نگذاشته، نه شیخ بهائی
.
جان عالم به فدای کرم آل محمد
خود نخواهند که بینند ز ما جرم و خطائی
.
سر سودایی ما، غیر شما را نگزیند
کز عنایت نظری کن به من بی سر و پائی
.
زائران کاش بدانند چه اندازه رئوفی
شاعران کاش بگویند به حد تو ثنائی
.
راه حق را ز تو جویند، همه اهل حقیقت
تو همه شمس شموسی که به حق راه گشائی
.
مشک شرمنده از آن عطر دلاویز مزارت
عطر جنت ز شمیمت نبرد راه به جائی
.
با وجود تو، به فردوس زند طعنه خراسان
نیست با طوس به گلزار ارم، قدر و بهائی
.
پرتو قبر تو روشنگر دنیای جهالت
تو همان نیر ظلمت تو همان نور هدائی
.
به کریمان ز تو همواره رسد فیض کرامات
که تو خود معدن جودی، که تو خود کنز سنائی
.
تو عزیزی، تو شریفی، تو گل باغ رسولی
در کریمی تو نمایندۀ الطاف خدایی
.
از در فیض تو محروم نشد اهل نیازی
تو سراپا همه لطفی تو همه مهر و وفائی
.
عرشیانند ز درگاه تو مایل به نصیبی
فرشیان قانع از احسان تو، بر برگ و نوائی
.
ما نه تنها متنعم ز سر سفرۀ لطفت
به همه اهل جهان، خوان تو داده ست صلائی
.
چند بار آمدم ای شاه، به بوسیدن قبرت
به امیدی که شب اول قبرم تو بیائی
.
من مسکین و تهی دست، سرا پا که نیازم
چه شود اگر کنی ای شاه، عنایت به گدائی
.
زهر در خوشۀ انگور، تو مجبور به خوردن
خوردی، افسوس محالست از این زهر رهائی
.
آخرین لحظه جواد تو آمد به کنارت
برد با شهد وصال، از دل تو زهر جدائی
.
تشنه جان داد ولی جد تو در گوشۀ غربت
جرعه ای آب ندادند بر او اهل جفائی
.
آب مهریۀ زهرا و حسین با لب عطشان
جان سپرد و ننمودند ز حق شرم و حیائی
.
مانده بودش نه علی اکبر و عباس و نه قاسم
زینب از خیمه برون تاخته با نوحه سرائی
.
معجر اندر سر خود محکم و با وقر و تأنی
قتلگاه آمد و فرمود به فریاد رسائی
.
غیرتت رفت کجا، ننگ به تو ای پسر سعد
می شود کشته حسین من و خاموش چرائی
.
چشم از آن دوخته بر سفرۀ احسان تو #خوندل
استخوانی ز نوالت برسد تا به همائی
.
چون ندارم به کس امید، به جز آل محمد
وای بر من نکنی گر تو به این درد دوائی
.
.
#رضویه_مدح
#ای_جلال_تو_نماینده_اجلال_خدایی
#فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️
.
🆔: @nohe_torki

متن پیشنهادی:  ای نور خدایی زهرا #فاطمیه_بیدقداری

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی