زبدةالاشعار

حوادث مجلس ابن زیاد 7 #متن_روضه

#حوادث_مجلس_ابن_زیاد
.
✍️ زبدة الاشعار ✍️

?: @nohe_torki
.
بخش 7 :
.
شهادت عبدالله بن عفیف نابینای دلاور
.
پس از ورود اهلبیت امام حسین علیه السلام به عنوان اسیر به کوفه ابن زیاد روز 13 محرم اعلام کرد نماز در مسجد کوفه برپاست مردم اجتماع کردند و ابن زیاد به سخنرانی پرداخت و پس از حمد و ثنا گفت:حمد و سپاس خداوندی را که ح را پیروز کرد و امیرمومنان(یزید)و پیروانش را یاری فرمود:و دروغگو و فرزند دروغگو را کشت.
همین که سخنش به اینجا رسید عبدالله بن عفیف ازدی که از شیعیان پارسا بود و در جنگ جمل در رکاب علی علیه السلام چشم چپش را بر اثر اصابت تیر دشمن از دست داده بود و در جنگ صفین چشم راستش را از دست داده بود و در هر دو چشم نابینا بود همه روز از صبح تا شب در گوشه مسجد اعظم کوفه مشغول نماز بود برخاست و فریاد زد:یَابنَ زیادٍ اِنَّ الکَذّابَ اِبن الکَذّابِ اَنَت وَ اَبُوکَ وَ مَن استَعمَلَکَ وَ اَبُوهُ یا عَدُوَّ اللهِ
ای پسر زیاد دروغگو و پسر دروغگو تو و پدرت هستی و کسی است که تو را فرمانروای ما کرد و پدرش می باشد ای دشمن خدا آیا فرزندان پیامبران را می کشید و سپس بر بالای منبر مومنان این گونه یاوه سرائی می کنید؟
ابن زیاداز اعتراض عبدالله خشمگین شد فریاد زد:این سخنگو کیست؟
عبدالله گفت:منم ای دشمن خدا خاندان پکی را که خداوند پلیدی را از آنها دور ساخته می کشی و گمان می کنی که مسلمان هستی؟ ای وای! کجاید مهاجران و انصار تا از امیر سرکش تو(یزید)که خود و پدرش از زمان رسول خدا ملعون هستند انتقام بگیرند.
ابن زیاد آنچنان خشمگین شد که رگهای گردنش پر از خون گردید و گفت: این مرد را نزد من بیاورید جلادان او از هر سو پیش دویدند تا او را بگیرند ولی اشراف قبلیه ازد که پسرعمویش بودند به پا خاستند و او را از دست آنها گرفتند و از در مسجد بیرون بردند و به خانه اش رساندند.
ابن زیاد دستور داد و گفت: بروید این کور از طایفه ازد را که خداوند دلش را نیز کور کند دستگیر کنید و نزد من بیاورید.
مامورین برای دستگیری او رفتند خبر به قبیله ازد رسید قبیله های یمن نیز به حمایت از عبدالله جمع شدند ابن زیاد قبیله های مضر را تحت پرچم خواند و به فرماندهی محمد بن اشعث به جنگ آنها فرستاد درگیری سختی شد و گروهی از عرب در این میان کشته شدند.
دژخیمان ابن زیاد به درخانه عبدالله آمدند و در را شکستند و واردخانه شدند دخترش فریاد زد:پدر! سربازان آمدند عبدالله گفت:با تو کاری ندارند شمشیر مرا بیاور دختر شمشیر را بدستش داد عبدالله از خود دفاع می کرد و رجز می خواند و دخترش می گفت: ای پدر کاش مرد بودم و در پیشاپیش تو با دشمن خونخوار و قاتلین عترت پاک رسول خدا صلی الله علیه و آله می جنگیدم.
دژخیمان از هر سو عبدالله را احاطه کردند و او از خود دفاع می کرد و دخترش او را در دفاع راهنمائی می نمود تا اینکه او را احاطه نمودند دخترش فریاد می زد: آه بال و پرم شکست پدرم را گرفتند او یاوری ندارد تا از او حمایت کند.
عبدالله همچنان شمشیرش را حرکت می داد و رجز می خواند و از خود دفاع می نمود تا اینکه او را دستگیر کرده و نزد ابن زیاد بردند.
وقتی که ابن زیاد او را دید گفت: حمد و سپاس خداوندی را که تو را رسوا کرد.
عبدالله گفت: ای دشمن خدا با چه مرا رسوا کردی؟
وَاللهِ لَو فَرَّجَ لِی عَن بَصَرِی
ضاقَ عَلیکَ مَورِدِی وَ مَصدَرِی
سوگند به خدا اگر بینا بودم در ورود و خروج تو را در تنگنا قرار می دادم.
.
ابن زیاد گفت: ای دشمن خدا نظرت درباره عثمان چیست؟
.
عبدالله گفت: ای زرخرید قبیله علاج ای پسر مرجانه (و فحشی چند به او داد) تو را به عثمان چه کار؟ خوب کرد یا بد؟ اصلاح کرد یا تباهی؟ خداوند خودش بر مقدرات مخلوقاتش حاکم است که میان آنان و عثمان به حق قضاوت کند ولی تو حال پدرت و خودت و یزید و پدرش را از من بپرس.
ابن زیاد گفت: به خدا دیگر از تو پرسشی نمی کنم تا شربت ناگوار مرگ را جرعه جرعه بنوشی.
عبدالله گفت: حمد و سپاس خداوند جهانیان را که من قبل از آنکه تو از مادر متولد شوی از خداوند خواسته ام که مقام شهادت را نصیب من کند و از خدا خواسته ام که شهادت مرا بدست ملعونترین و مبغوضترین خلقش قرار دهد وقتی که نابینا شدم مایوس بودم که به مقام شهادت برسم اکنون خدا را حمد و سپاس می گویم که مرا به خواسته ام رسانید.
ابن زیاد به جلادان خود گفت: گردنش را بزنید.
گردن عبدالله را زدند و پیکر به خون طپیده اش را در محل کناسه کوفه به دار آویختند. (1) و به نقلی در محوطه مسجد به دار آویختند. (2)
درود همه کروبیان و اولیاء خدا بر این جوانمرد غیور و سلحشور علوی و روشن دل پاکباز باد.
ـــ
1- ترجمه لهوف ص 164-169-بحار ج 45ص 120-ارشاد مفید ص 229
2- کامل ابن اثیر ج 4 ص82

متن پیشنهادی:  ذکر_مصیبت_معصوم_نهم 16 #کاظمیه_متن_روضه

.

هشتک زیر را مرور کنید
#حوادث_مجلس_ابن_زیاد
.

#کوفه
#مجلس_ابن_زیاد
#متن_روضه
#سوگنامۀاشتهاردی #فارسی
.
✍️ #زبدةالاشعار ✍️

?: @nohe_torki

نظر دهید

جستجو در نام شاعر یا مناسبت

Search
Generic filters
Exact matches only
Filter by Custom Post Type

کلمات کلیدی: فهرستاشعار14معصومموضوععاشورائیانماهشاعراصفهانیتبریزیاردبیلیزنجانی

جستجو در مصرع اول

Search
Generic filters

Filter by Custom Post Type

دسته بندی درختی

دسته بندی درختی